کتاب الوقف - سال سوم(1400)
استاد آملی لاریجانی
استاد آملی لاریجانی
جهت مشاهده تقریر روی نام جلسه بزنید
14/06/1400/ وقف علی النفس/ امروز شروع بحث ما در سال تحصیلی جدید است. قبل از آغاز بحث، ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه را تسلیت و تعزیت عرض می کنیم. گرچه به پایان ماه محرم نزدیک می شویم ولی حزن و اندوه مومنین و شیعیان از مصائب اهل بیت علیهم السلام خصوصا حضرت اباعبدالله علیه السلام و اولاد گرامی و اصحاب بزرگوار ایشان در این ماه هیچ کم نمی شود و حرقه و سوزناکی این حزن در قلوب مؤمنین همیشه زنده است....
| ||
15/06/1400/ وقف علی النفس/ بحث ما در مسأله 24 تحریر بود که یکی از شرائط صحت وقف را اخراج نفس از موقوف علیهم می دانست. اولین دلیل بر این اشتراط، اجماع است. در مقام تحصیل اجماع بودیم. کلمات فقهاء را تا قبل از مرحوم محقق حلی صاحب شرایع خواندیم....
| ||
16/06/1400/ وقف علی النفس/ بحث ما در مسأله 24 تحریر در رابطه با وقف بر نفس بود. در بیان ادله بطلان وقف بر نفس بودیم. در دو جلسه قبل عبارات فقهاء را خواندیم و نتیجه گرفتیم که اجماع بر مدعی، تحصیل می شود و علاوه بر آن، از برخی بزرگان مانند مرحوم ابن ادریس، مرحوم علامه و مرحوم شهید در دروس یا نقل اجماع شده است و یا نقل عدم خلاف. پس اجماع تمام است و اشکال محتمل المدرکی بودن اجماع را طبق مبنایمان در حجیت اجماعات محتمل المدرک در ...
| ||
20/06/1400/ وقف علی النفس/ بحث ما در مساله 24 تحریر درباره یکی از شرائط وقف بود که انسان باید خودش را از موقوف علیهم خارج کند لذا وقف بر نفس باطل است. این حکم در کلمات فقهاء به صورت جزمی آمده است و در مقام بیان و بررسی ادله آن بودیم./اولین دلیل اجماع بود که به نظر ما اجماع تمام است. هم می توان اجماع را تحصیل کرد و این اجماع منقول است. محتمل المدرک بودن این اجماع را نیز قادح ندانستیم لذا به نظر ما به خاطر ثبوت اجماع حکم تمام...
| ||
21/06/1400/ وقف علی النفس/ بحث در ادله ای بود که بر بطلان وقف بر نفس اقامه شده است. علاوه بر اجماع به دلیل عقلی تمسک شده بود که تقریب مشهور آن بیان شد. ظاهر عبارات علامه این بود که علاوه بر این تقریب دو تقریب دیگر نیز برای دلیل عقلی اقامه فرموده اند....
| ||
22/06/1400/ وقف علی النفس/ بحث در مسأله 24 تحریرالوسیله راجع به این بود که باید واقف خودش را از موقوف علیهم خارج کند و وقف بر نفس صحیح نیست. در ادله هم اجماع را بررسی کردیم و آن را تمام دانستیم و هم دلیل عقلی که در کلمات قوم آمده بود را بحث کردیم. مقصود از عقلی بودن دلیل نیز به ضمیمه برخی از مسلمات فقهی است. پس از بررسی تفصیلی نتیجه این شد که بعید نیست که دلیل عقلی در برخی فروض تمام باشد....
| ||
27/06/1400/ وقف علی النفس/ بعضی از علماء معاصر که در اجماع خدشه کرده اند و معتقدند اجماع در این بحث اشبه شیء به اجماع مدرکی است در دلیل عقلی هم خدشه کرده اند جزء در بعضی فروض که محکوم استدلال بعدی شان می دانند لذا برای اثبات بطلان وقف بر نفس به ارتکاز عقلاء تمسک می کنند. چون در ارتکاز عقلا، واقف علقه خودش را با عین موقوفه قطع می کند خدمة للموقوف علیهم و اینکه واقف خودش را جزء موقوف علیهم قرار دهد خلاف این ارتکاز است. چه به ...
| ||
28/06/1400/ شرط انتفاع واقف/ مسأله 25 از تبعات مسأله 24 است. مسأله 25 این است که اگر واقف عینی را بر غیر خودش مانند اولاد یا فقراء وقف کند و در ضمن وقف شرط کند که دیونش را ادا کنند یا حقوق مالیه او مانند زکات و خمس را بپردازند یا از درآمد وقف بر او انفاق کنند چه حکمی دارد؟...
| ||
29/06/1400/ شرط انتفاع واقف/ بحث در مسئله 25 تحریر الوسیله بود. عرض شد که این مسئله دو محتمل دارد که تکلیف هر محتمل نیز بیان شده است. اما با تدقیق و تأمل در مسئله، ابهاماتی پیش می آید و اشکالاتی به ذهن می رسد که ممکن است در نتیجه مسئله تاثیر گذار باشد./مسئله 25 این بود که اگر کسی مالی را بر غیر خودش وقف کند اما شرط کند که موقوف علیهم دیونش را اداء کنند یا حقوق مالی مانند خمس و زکاتی که بر عهده دارد را بپردازند و یا بر او انفا...
| ||
30/06/1400/ شرط انتفاع واقف/ بحث ما در مسأله 25 تحریر بود و بررسی اینکه وقتی گفته می شود که لو وقف علی غیره و شرط أن یقضی دیونه، معنای این شرط چیست و وجه فساد این شرط و وقف چیست. دیروز به تفصیل این مطالب را عرض کردیم./در مقام دو احتمال مطرح بود: یک احتمال این بود که قصد واقف از این شرط این است که در واقع بر نفس خویش وقف کند و محتمل دوم این است که وقف به موقوف علیهم باز گردد و واقف بر آنها شرط کند که کاری را انجام دهند. امروز ...
| ||
20/07/1400/ شرط انتفاع واقف و وقف عین مستأجره/ بحث ما در مسئله 26 تحریر از مباحث وقف بود. این مساله از توابع وقف بر نفس است. اصل وقف بر نفس، باطل است و عمده دلیل آن در نزد ما اجماعی است که ادعا شده است و ما در مقام تحصیل اجماع کلمات فقها را برای دوستان خواندیم. به نظر می رسد علاوه بر ثبوت اجماع منقول ، این اجماع تحصیل نیز می گردد و این اجماع محصل، حجت است. حتی مرحوم سید طباطبائی در ملحقات عروه که معمولا به این اجماعات خدشه می کنند در اینجا اجم...
| ||
24/07/1400/ شرط انتفاع واقف و وقف عین مستأجره/ بحث در مسئله 27 تحریر در مورد این بود که اگر عینی را اجاره دهند و بعد وقف کنند هم اجاره صحیح است و هم وقف. «لو آجر عینا ثم وقفها صح الوقف و بقیت الاجارة علی حالها، و کان الوقف مسلوب المنفعة فی مدة الاجارة». نتیجه صحت وقف و عقد اجاره این است که تا مدت اجاره منافع به مستاجر تملیک می شود لذا این عین به صورت مسلوب المنفعة تا زمان پایان مدت اجاره وقف می شود. تا زمان پایان اجاره مستاجر از منافع بهره می ...
| ||
26/07/1400/ شرط انتفاع واقف و وقف عین مستأجره/ مساله 28: «لا اشکال فی جواز انتفاع الواقف بالاوقاف علی الجهات العامة کالمساجد و المدارس و القناطر و الخانات المعدة لنزول المسافرین و نحوها»./این مسئله از توابع وقف بر نفس است که از مسئله 25 شروع شده و فروعات مختلفی از آن تا کنون بیان شد. فرع اول در این مساله این است که اگر کسی مالی را در جهات عامه مانند مساجد، مدارس، قناطر و خانات وقف نماید، خودش هم می تواند از آن استفاده کند....
| ||
27/07/1400/ انتفاع واقف از موقوفه/ بحث ما در مسئله 28 بود، که از توابع وقف بر نفس است و دارای چند فرع. فرع اول در باره وقف بر اموری بود که آنها را وقف بر جهات عام می نامند. مانند وقف مسجدیت، وقف مدارس، وقف خانات، قناطر و امثال آن. نحوه دیگر، وقف بر عناوین کلیه است، مانند وقف بر فقراء، علماء، زوار و حجاج. خود این قسم دوم نیز انحائی دارد، وقتی واقف وقف بر عناوین می کند، ممکن است به نحو توزیع بین همه کثراتی که مصداق این عنوان هستند با...
| ||
8/08/1400/ انتفاع واقف از موقوفه(وقف جهت)/ بحث در این بود که آیا در وقف بر جهات عمومی مانند مسجد و قناطر و همچنین در وقف بر عناوین کلی مانند فقراء و علماء، واقف می تواند از عین موقوفه منتفع شود؟//در متن تحریر درباره جهات عمومی مانند مساجد می فرمایند استفاده واقف اشکالی ندارد و در این حکم نیز خلافی نیست. اما در وقف بر عناوین مانند علماء و فقراء شقوقی بیان کردند که فرض هم در این شقوق این بود که این عناوین برای بیان مصرف باشند. فروض و مباحث ب...
| ||
9/08/1400/ انتفاع واقف از موقوفه(وقف جهت)/ صحت استدلال به سیره متشرعه بر جواز/اولین استدلال تمسک به سیره متشرعه بود. عده ای ادعا کرده اند که سیره قطعیه وجود دارد که واقف مسجد می تواند از مسجد استفاده کند. و این حرف درستی است، یعنی قطعا سیره متشرعه بر همین است. هیچ وقت نمی گویند کسی که مسجد را ساخت و وقف کرد خودش نباید در آن نماز بخواند. و این سیره ربطی به لاابالی بودن ندارد، خصوصا که مطابق با فتاوای علماء هم هست، و دیگر وجهی ندارد بگوئیم ا...
| ||
10/08/1400/ انتفاع واقف از موقوفه(وقف جهت)/ بحث ما در مسأله 28 تحریر بود که خود متضمن چند فرع است. یک فرع این بود که اگر واقف عینی را در جهات عامه وقف کند آیا خودش می تواند از آن استفاده کند؟ ظاهرا در جواز انتفاع واقف در این نحوه از اوقاف اشکالی نیست. ادله سه گانه ای که در این مسأله مطرح شده بود بررسی کردیم. به نظر ما دلیل سیره متشرعه تام بود ولی دو دلیل دیگر مشکل داشت و بنابر مبانی ما قابل تمسک نبود....
| ||
11/08/1400/ انتفاع واقف از موقوفه(وقف عناوین)/ بحثی که در انتهای جلسه قبل به آن رسیدیم این بود که تعیین مصادیق وقف علی النفس دو رکن دارد یکی اینکه میزان دلالت ادله دال بر بطلان وقف بر نفس به چه مقدار است. تعیین میزان دلالت این ادله یک رکن بحث است. لذا مهم است اولا تعیین کنیم دلیل ما چیست؟ فقط اجماع است یا روایات هم دلالت دارد و ثانیا روشن کنیم که اجماع قدر متیقن دارد یا ندارد. این رکن اول بحث است که حتما در نتیجه اثر گذار است.//رکن مهم دیگری ن...
| ||
15/08/1400/ انتفاع واقف از موقوفه(وقف عناوین)/ بحث در تحلیل مسأله 28 تحریر بود که در ابتدا خیلی سهل به نظر می رسید ولی مساله ی دشواری است که در میان فقهاء دو نظر درباره آن وجود دارد. در جائی که واقف مالی را بر طبیعت فقیر و عالم یا فقراء و علماء وقف می کند و وقفش را لابشرط و مطلق می گذارد اگر واقف مصداق فقیر یا عالم باشد آیا این وقف شامل خود او نیز می شود تا مصداق وقف بر نفس شود یا شامل خود او نمی شود؟/بسیاری از فقهاء قائلند که در اینجا اشکال و...
| ||
16/08/1400/ شرایط واقف/ از این مساله تا مساله 33 درباره شرائط واقف است. تا اینجا درباره مسائل مربوط به عقد وقف و خود وقف یعنی هم صیغه و هم شرائط وقف بحث کردیم. ترتیب مباحث در میان کتب فقهی متفاوت است. برخی در ابتدا مباحث مربوط به عقد وقف را بحث میکنند، و خود وقف را در آخر میآورند به این ترتیب: عقد وقف، شرائط واقف و موقوف و موقوف علیه، شرائط الوقف./تا اینجا خصائص وقف مانند اینکه عقد است یا ایقاع و همچنین شرائط وقف مانند...
| ||
17/08/1400/ شرایط واقف/ بحث ما در روایاتی بود که به حسب ظاهر تصرفات صبی را با شرائطی مانند إذا بلغ عشرا، بلغ ثمانی سنین، یا اگر هبه می کند در موضع خودش باشد، یا اگر صدقه می دهد بحق باشد تصحیح کرده است. بنابر اینکه صدقه شامل وقف نیز شود این روایات به بحث ما مربوط می شود. چون بحث ما در مسئله 29 در شرائط واقف بود. مرحوم امام بلوغ و ع
| ||
18/08/1400/ شرایط واقف/ بحث ما در فرمایش مرحوم شیخ بود که مستند رفع اثر از عبارات صبی در بحث وقف و یا به صورت عموم «سلب عبارات صبی» چیست. ما در ابتدا تصمیم داشتیم با طرح اجمالی بحث از آن عبور کنیم، ولی انصاف این است که با فحص در عبارات، معلوم میشود که بحث
| ||
22/08/1400/ شرایط واقف/ بحث در مسئله 29 عروه در وقف صبی بود. به خاطر اینکه برخی در استدلال بر بطلان وقف صبی به بحث کلی سلب عبارت صبی تمسک کردند مجبور شدیم به آن بحث نیز بپردازیم. همانطور که بیان شد دو نظر درباره سلب عبارت صبی وجود دارد: یک نظر این است که
| ||
23/08/1400/ شرایط واقف/ بحث ما در دلائل اشتراط بلوغ در واقف بود. بحث از دلیل دوم که تمسک به روایت «رفع القلم عن الصبی» بود پایان یافت. محصل بحث این شد که روایات رفع قلم از صبی روایات ضعاف هستند، لکن ظاهرا این امر ثابت است که فقهاء از زمان شیخ طوسی به این روایت
| ||
24/08/1400/ شرایط واقف/ بحث در اعتبار عبارات صبی بود و اینکه آیا صبی مسلوب العبارة است یا اینکه انشائاتش معتبر است ولو به اینکه بعد از بلوغ بر آن ترتیب اثر داده شود. دلیل اول برای سلب عبارت صبی، اجماع بود، و دلیل دوم روایت «رفع القلم عن الصبی حتی یحتلم» بحث در دلیل
| ||
29/08/1400/ شرایط واقف/ بحث در بررسی ادله ای بود که برای سلب عبارت صبی در انشائات و در تسبیب های معاملی مطرح کرده اند، به طوری که بر انشاء صبی حتی به ضمیمه اجازه ولی یا قبول بعد از بلوغ، اثری بار نشود. نسبت به اجماع عرض شد که بعید نیست اجماع بر این امر، منعقد باشد، ولی نیاز به تأمل بیشتری داشت.ممکن است در ادامه تتمه ای برای ضمیمه به این بحث ارائه کنیم....
| ||
30/08/1400/ شرایط واقف/ بحث در روایاتی بود که به آنها برای سلب عبارت صبی تمسک شده بود. از جمله روایاتی است که با عباراتی مانند «عمد الصبی و خطأه واحد» یا «عمد الصبیان خطأ تحمله العاقلة» یا «تحمله العاقلة و رفع عنهما القلم» درباره مجنون و صبی وارد شده است. که البته این
| ||
1/09/1400/ شرایط واقف/ بحث در فرمایش محقق اصفهانی بود که به استدلال به روایات «عمد الصبی و خطأه واحد» برای اثبات سلب عبارات صبی اشکال کردند. محصل اشکال ایشان این بود که ظاهر این روایات تقابل بین عمد و خطاء است، و این تقابل در جائی معنا دارد که یک مسبب قهرا بر سبب بار شود و شخص با کمک این سبب، برای تحقق آن مسبب تسبیب کند. در این صورت اگر قصد کند تحقق این مسبب را و آن واقع شود، مصداق عمد می شود؛ و اگر قصد کند تحقق مسبب را...
| ||
2/09/1400/ شرایط واقف/ مرحوم آقای خوئی ره مانند همیشه بیان ساذج و روشنی از آیه دارند بر عکس مرحوم امام ره که به صورت بسیار مفصل به آیه پرداخته اند و با ورود به بحث و تدقیق در آن روشن می شود که بحث بر خالف ظاهر ساده تقریر مرحوم آقای خوئی بسیار دشوار است. مرحوم
| ||
6/09/1400/ شرایط واقف/ بحث در آیه شریفه "وابتلوا الیتامی حتی إذا بلغوا النکاح فإن آنستم منهم رشدا فادفعوا الیهم اموالهم..."[1] بود. ادعا شده بود این آیه شریفه دلالت می کند بر حرمت یا منع از تصرفات صبی در اموالش قبل از بلوغ و ایناس رشد. در ابتدا نظر آقای خوئی را که بیانی سلیس و مختصر داشت آوردیم. روشن شد که ایشان به دقائق آیه نپرداخته اند....
| ||
7/09/1400/ شرایط واقف/ بحث ما در دلالت آیه شریفه ابتلاء یتامی بر مسلوب العباره بودن صبی بود. صاحب جواهر بیانی داشتند متخذ از مرحوم بحرالعلوم در مصابیح الاحکام در کتاب الصلاة. بازگشت این فرمایش به این بود که «حتی» و «إذا» را در آیه شریفه، چگونه باید معنا کنیم. آیا «إذا» در آیه به شرطیت خود باقی است یا خٍلو از شرطیت می شود؟ جواب این پرسش در بحث ما تاثیر بسیاری دارد زیرا ما برای اثبات مدعا نیاز به مفهوم گیری از آیه داریم....
| ||
8/09/1400/ شرایط واقف/ بحث در دلالت آیه شریفه "وابتلوا الیتامی حتی إذا بلغوا النکاح" بر مسلوب العباره بودن صبی بود. پرسش این بود که «إذا» در آیه، ظرفی وشرطی است یا همانطور که برخی گفته اند از شرطیت و ظرفیت منسلخ شده است؟ بنابر نظر این گروه «حتی» در آیه جاره و به معنای «الی» است در این صورت معنای آیه این است که «وابتلوا الیتامی الی زمان البلوغ».در این صورت إذا از شرطیت و ظاهرا از ظرفیت منسلخ شده است یعنی هر چند در «الی ز...
| ||
9/09/1400/ شرایط واقف/ بحث ما در آیه شریفه 6 سوره نساء یعنی آیه و ابتلوا الیتامی بود. علی الظاهر در این آیه، «إذا» شرطی است، و «إن» در «فإن آنستم» هم متأصل در شرطیت است، و کل مضمون این جمله هم غایت برای «وابتلوا الیتامی» است. نتیجه اینکه به نظر میآید میتوانیم نسبت به فقد بلوغ النکاح، قائل به مفهوم به صورت انتفاء الحکم عند الانتفاء شویم./البته ما در جمله شرطی به صورت کلی قائل به مفهوم نیستیم، همینطور در وصف، لقب، عدد و...
| ||
13/09/1400/ شرایط واقف/ بحث در این بود که اطلاق آیه شریفه «و ابتلوا الیتامی» چه حدی از آثار مترتب بر فعل صبی را رفع می کند. نسبت به روایات ادعای ما به تبع عده ای از محققین این بود که اطلاق روایات، موارد انشاء صبی را نیز شامل می شود. یعنی علاوه بر افعال معاملی مباشری و مستقل صبی در اموال خودش یا معاملات مباشری به اذن ولی و همچنین معاملتی که به وکالت از ولی یا دیگران انجام می دهد، انشاء صرف او نیز اثری ندارد./انشاء صرف با ...
| ||
14/09/1400/ شرایط واقف/ پس از طی مراحل استدلال به آیه شریفه «وابتلوا الیتامی» بر عدم صحت معاملات صبی به این بحث رسیدیم که غیر از صورت تصرفات استقلالی صبی در اموالش که مطابق آیه ممنوع است، آیا آیه صور دیگر مساله مانند تصرف صبی در اموال خودش به اذن ولی یا به وکالت از ولی را نیز منع می کند؟ همچنین آیا تصرفات صبی به وکالت از دیگری در اموال آن شخص، نه در اموال خودش، ممنوع است؟ آخرین صورت مساله نیز این بود که اگر صبی انشاء صرف...
| ||
15/09/1400/ شرایط واقف/ بحث در وقف صبی بود، به عنوان ادله عام بر بطلان به بحث از سلب عبارت صبی در کل تصرفاتش کشیده شدیم. زیرا عده ای ادعا کردند روایات دال بر صحت وقف و برخی از معاملات صبی نمی توانند در مقابل ادله سلب عبارت صبی و عدم نفوذ معاملات صبی مقاومت کنند. لذا باید این ادله را بررسی می کردیم که در جلسات قبل این روایات و آیات بررسی شد و دلالت آنها پذیرفتیم. حالا باید به اصل بحث بازگردیم تا ببینیم آیا ادله مجوزه تاب ...
| ||
16/09/1400/ شرایط واقف/ متن مسأله 29 تحریر این بود : «یعتبر فی الواقف البلوغ و العقل و الاختیار وعدم الحجر لفلس أو سفه، فلا یصح وقف الصبی و إن بلغ عشرا علی الاقوی، نعم حیث إن الاقوی صحة وصیة من بلغه (بلغ العشر) کما یأتی فإن أوصی به صحّ وقف الوصی عنه».[1]/نسبت به اصل اعتبار بلوغ در واقف، ادله بیان شد. و نسبت به اینکه وقف صبی حتی اگر ده ساله باشد صحیح نیست روشن شد که ما با وجود اینکه در کلیه تصرفات به نحو اطلاق پذیرفتیم که...
| ||
20/09/1400/ وقف کافر/ بحث در مسأله 30 تحریر بود. فرمودند: «لا یعتبر فی الواقف أن یکون مسلما فیصح وقف الکافر فیما یصح من المسلم علی الاقوی و فیما یصح منه علی مذهبه اقرارا له علی مذهبه».[1]/این مسأله، مسأله دشواری است. به جهت اینکه ابهامات متعددی در این مسأله وجود دارد که باید بررسی کنیم. خصوصا این بیانی که امام ره اینجا آورده اند و دو تا مسأله را به هم عطف کرده اند:...
| ||
21/09/1400/ وقف کافر/ بحث در فرمایش امام در تحریر درباره صحت وقف کافر بود که ایشان فرمودند که « فیصح وقف الکافر فیما یصح من المسلم على الأقوى ».[1] آنجایی که وقف مسلم در آنجا صحیح است وقف کافر هم صحیح است. بعد در تکمیل این مساله فرمودند: «و فیما یصحّ منه علی مذهبه» در آنجاهایی که بر مذهب اسلام و برای مسلمین این وقف درست نیست ولی بر مذهب خودش درست است یعنی اگر تملیکی انجام دهد درست است، وقف این کافر در آنجا هم صحیح است....
| ||
22/09/1400/ وقف کافر/ مساله 30 که در وقف کافر بود دو بخش داشت اول اینکه وقف کافر صحیح است در جائی که شرائط وقف را واجد باشد به طوری که اگر مسلمان وقف می کرد صحیح بود. بخش دیگرش این است که اگر کافر در موردی وقف کند که وقف مسلمان صحیح نیست، مثل وقف بر کلیسا یا وقف خمر و خنزیر برای کفار دیگر، اینجا هم گفته اند صحیح است. جلسه گذشته عرض شد با توجه به استدلالها و اقوالی که وجود دارد واضح است که این دو حکم نمی توانند از یک مق...
| ||
4/10/1400/ وقف کافر/ بحث در وقف کافر بود که بحث بسیار دشواری است. در عبارات فقهاء عمدتا از تعابیری مانند «وقف الکافر صحیحٌ»، «جائزٌ»، «ممضاةٌ»، «ماضٍ» و امثال آن استفاده شده است. برخی نیز فرموده اند «صحیحٌ اقرارا علی دینهم» که خود مسأله ای درست می کند که خواهد آمد. برخی نیز مانند مرحوم صاحب عروه و حضرت امام قدس سره در متن تحریر وقف کافر را به دو قسم تقسیم کرده اند. وقف الکافر را در مواردی که شرائط صحت را داشته باشد یع...
| ||
5/10/1400/ وقف کافر/ بحث در روایاتی بود که ادعا شده است از آنها می توان قاعده اقرار اهل ذمه یا مطلق کافر علی دینهم را اثبات نمود. نتیجه این قاعده این است که نسبت به امور شخصی آنان یا تسبیبات معاملی آنها باید بنا گذاریم که معامله ای که انجام می دهند صحیح است یا ازدواجشان صحیح است. عرض کردیم که هر چند تمسک به این قاعده در کلامات قوم بسیار متداول است لکن مستند این قاعده و دائره شمول آن به صورت مناسب بررسی نشده است حتی ای...
| ||
6/10/1400/ وقف کافر/ از جمله روایاتی که برای اثبات قاعده اقرار به این معنا که نوعی تصحیح نسبت به معاملات یا احکام وضعی اهل ذمه در زمان کفرشان باشد به آنها تمسک می شود روایاتی است که مربوط به ضمان اتلاف خنزیر است. درجلد 29 وسائل الشیعه باب 26 از ابواب موجبات ضمان دو روایت وجود دارد....
| ||
7/10/1400/ وقف کافر/ بحث در روایاتی بود که ادعا شده است می توان از آنها استفاده کرد حکم به صحت واقعی را در مورد اهل ذمه یا مطلق کفار در اسباب معاملی یا نکاح، اقرارا علی دینهم./نسبت به اسباب معاملی و ملکیت بحث کردیم و سه تفسیری که می توان از قاعده اقرار ارائه داد را بیان کردیم. به نظر می آید قدر متیقنی که از قاعده اقرار اهل الذمه علی مذهبهم ثابت است این است که مسلمین نباید به اهل ذمه تعرض کنند زیرا هم قرارداد ذمه بینشا...
| ||
11/10/1400/ وقف کافر/ بحث ما در وقف کافر بود که به تفصیل بررسی کردیم که مقصود از اقرارا علی دینهم در قسمت دوم مساله در فرمایش حضرت امام و عده زیادی از فقهاء قدس الله اسرارهم چیست./عرض ما این بود که: از قول به «اقرارا علی دینهم» بالاستلزام استفاده نمی شود که نکاح یا ملکیت یا تسبیب معاملی که توسط کافر انجام شده است صحیح واقعی است. علاوه بر اینکه اگر به مستند این قاعده که روایات متعددی در ابواب مختلف است رجوع کنیم صحت واق...
| ||
18/10/1400/ شرایط عین موقوفه/ بحث در مسئله 31 تحریر بود که مربوط است به شرائط موقوف است. در متن تحریر شش شرط را بیان کرده اند: «یعتبر فی الموقوف أن یکون عینا، مملوکة، یصح الانتفاع به منفعة محللة، مع بقاء عینه بقاءا معتدا به، غیر متعلق لحق الغیر المانع من التصرف و یمکن قبضه».[1]...
| ||
19/10/1400/ شرایط عین موقوفه/ بحث در شرائطی بود که برای موقوفه ذکر کرده اند. بیان شد که برخی پنج شرط و برخی شش شرط بیان کرده و حتی گاهی هفت شرط مختلف بیان شده است. با اینکه برخی بعضی از شروط را مورد تسالم یا مفروغ عنه دانسته اند لکن این شروط گاهی در بیان، مختلف شده اند./اولین شرط این است که مال موقوفه باید عین باشد. بیان شد که عین، گاهی در مقابل منفعت اطلاق می شود و گاهی در مقابل دین و سومین اطلاق آن نیز در مقابل مبهم و غیر مع...
| ||
20/10/1400/ شرایط عین موقوفه/ بحث در شرائط موقوف بود. اولین شرطی که بحث کردیم این بود که باید مال موقوف عین باشد. و این می توانست متضمن سه معنا باشد، اینکه مال موقوفه منفعت نباشد، دین نباشد، کلی در ذمه خود واقف و مبهم نباشد. پس وقوف باید دین، منفعت و مبهم و کلی فی الذمه نباشد. و بیان شد که اجماع نسبت به هر سه تمام است هم با توجه به تعابیری که در کلمات فقهاء آمده بود و قرائنی که بر اعمیت مرادشان در تعابیرشان وجود داشت و هم به خ...
| ||
21/10/1400/ شرایط عین موقوفه/ بحث در شرائطی بود که برای موقوفه ذکر کرده اند. از جمله شرائط این است که عین باشد. و در سیر بحث دیدیم که این عین بودن به سه اطلاق قابل تطبیق است، یکی اینکه مقابل دین باشد، یکی اینکه مقابل منفعت باشد و یکی اینکه مقابل مبهم باشد، یعنی معین باشد. نه اینکه هر کدام از این اطلاقات یک معنا از عین در اینجاست، بلکه مقصود از عینی که در اینجا به کار می رود هر سه می باشد یعنی لازم است که موقوفه هم منفعت نباشد ...
| ||
25/10/1400/ شرایط عین موقوفه/ بحث در شرائط مال موقوفه بود. یکی از شرائط را عین بودن موقوفه دانستند بیان شد که این عین بودن در مقابل چند محتمل است. مقابل دین است، مقابل منفعت است، مقابل ابهام است به این معنا که مال موقوفه باید معین باشد و مقابل کلی است. مقصود از کلی هم چند چیز می تواند باشد: یکی کلی در ذمه غیر است، مثل دین، من واجد یک کلی در ذمه غیر هستم و می خواهم آن را وقف کنم. دیگری اینکه کلی موصوف باشد به این صورت که من یک ...
| ||
26/10/1400/ شرایط عین موقوفه/ بحث در شرائط مال موقوفه بود. یکی از شرائط این است که باید عین باشد. بیان شد که عین تفسیر شده است به اینکه منفعت نباشد، دین نباشد، و کلی ذمی نباشد به هر دو معنای آن. بحث تا اینجا مطرح شد و به نظر می آید این شرط صحیح است، هم از باب اجماع و هم از باب تطبیق حبس الاصل و سبل الثمرة، که در برخی از این تفاسیر به روشنی واضح است که این روایت تطبیق نمی شود. خصوصیات دیگری نیز مطرح بود که بیان شد....
| ||
27/10/1400/ شرایط عین موقوفه/ بحث در شرائط موقوفه بود، از مهمترین شرائط، عین بودن موقوفه است، که در مقابل کلی و منفعت و دین است. مباحث مربوط به هر دو قسم کلی گذشت چه کلی ذمی به صورت دین در ذمه دیگری است و چه کلی ای که با خود وقف به ذمه انسان می آید. و معلوم شد که وقف هیچکدام از اینها نمی تواند صحیح باشد، و لذا لزوم عین بودن موقوف در مقابل اینها تأیید می شود....
| ||