کتاب الوقف - سال دوم(99)

استاد آملی لاریجانی

استاد آملی لاریجانی

1 2 بازگشت به درس

جهت مشاهده تقریر روی نام جلسه بزنید

30/06/99/ مسئله 16: وقف علی من ینقرض/امروز اولین جلسه بحث فقه در سال تحصیلی جدید است. خداوند متعال را به خاطر توفیق آغاز بحث شاکریم. البته متاسفیم از اینکه در این جلسات از دیدار دوستان محرومیم. انشاءالله خداوند متعال این بلیه را از سر این کشور، مردم عزیز ما و همه دنیا رفع فرماید، و امیدواریم که خداوند توفیق دهد هر چه زودتر بتوانیم جلسات را به همان نحو طبیعی در خدمت دوستان باشیم. ماشاءالله کان انشاءالله....
31/06/99/ مسئله 16: وقف علی من ینقرض/خلاصه گذشته/بحث ما در مسأله شانزدهم تحریر بود که لو وقف علی من ینقرض کما إذا وقف علی اولاده واقتصر علی بطن أو بطون ممن ینقرض غالبا و لم یذکر المصرف بعد انقراضهم، تکلیف چیست، آیا وقف صحیح است، یا وقف صحیح نیست و حبس است، یا هیچکدام نیست و بطلان من رأس است. در متن اختیار فرمودند که اقوی همین قول اول است که صحت وقف است....
1/07/99/ مسئله 16: وقف علی من ینقرض/خلاصه بحث گذشته/بحث در ادله ای بود که در باب بطلان وقف علی من ینقرض مطرح شده است. بنابر این شد که ابتدا ادله بطلان را بررسی کنیم و سپس به ادله صحت بپردازیم. که معمولا اینها به هم مرتبط هستند....
5/07/99/ مسئله 16: وقف علی من ینقرض/خلاصه مباحث گذشته/بحث در مساله 16 تحریر درباره وقف علی من ینقرض بود. اقوال در مساله گذشت. به ادلۀ بر بطلان یا صحت وقف رسیدیم. ابتدا ادله بطلان وقف را بررسی کردیم. نظیر چهار دلیلی که در وقف الی مدة اقامه شده بود در اینجا هم ادعا شده سه دلیل را برسی کردیم، یکی دخالت تأبید در مفهوم وقف بود، که روشن شد نه در آن مساله قابل تمسک است و نه در اینجا، و سرّش را از جهات مختلف عرض ک...
6/07/99/ وقف علی من ینقرض/ پذیرش ملازمه بین وقف علی من ینقرض و توقیت در ملکیت از طرف مرحوم سید/از جمله مرحوم سید در تکلمه عروه می فرماید[1]: «و ما یقال من أنه لا معنی للتملیک الی مدة و لازم الصحة وقفا ذلک. فیه أنه لا مانع منه، فإن الظاهر عدم الاشکال فی الوقف علی زید الی سنة أو ازید مثلا ثم علی الفقراء فصار ملکیة زید الی سنة و لا فرق بین أن یذکر المصرف بعد المدة کهذا الفرض أو لم یذکر کما نحن فیه». ایشان وقتی می گوید لازم الص...
7/07/99/ وقف علی من ینقرض/ در بیان ادله بر عدم صحت وقفا بودیم. عرض کردیم ابتداءا باید ببینیم ادله بطلانی که در وقف الی مدة بحث کردیم در اینجا نیز جاری است یا نه، و آیا دلیل جدید مخصوص به فرع حاضر بر بطلان وجود دارد یا نه. پس بررسی این ادله نوبت به دلیل بر صحت می رسد./سابقا در بحث بطلان وقف الی مدة ما اقلا چهار دلیل را بحث کرده بودیم، که در طی جلسات گذشته تطبیقش را به مورد وقف علی من ینقرض بحث کردیم. روشن شد که آن چهار دلیل ...
8/07/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در جلسه قبل به اینجا منتهی شد که گوئی برخی مستدلین دلیل پنجمی بر بطلان وقف علی من ینقرض اقامه کرده اند. و آن دلیل این است که لازمه صحت وقف بر من ینقرض این است که ملک منتقل به موقوف علیهمی که منقرض می شوند منتقل شود و لازمۀ انتقال ملک این است که عند الانقراض،د میراث ورثه موقوف علیهم گردد نه اینکه بازگردد به مالک، و چون بازگشت به مالک مسلم است باید ملتزم شویم که وقف صحیح نیست و حبس است و ملک به ...
12/07/99/ وقف علی من ینقرض/ نظریه اول: (این نظریه در کلمات شیخ نیامده و جزء آن سه نظریه نیست) فرمایش مرحوم سید بود در تکمله عروه در همین بحث وقف، لعل در جاهای دیگر هم ایشان مطلب را آورده باشه، که وقف ایقاف است. فرمایش مرحوم سید را مرحوم امام ره هم در تحریر الوسیله اختیار می‌کنند، گرچه مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در وسیله جور دیگری فرموده بودند و مطلب را بر اساس اینکه وقف ایقاف است مطرح نکرده بودند. در مسأله 67 وسیله و تحریرال...
13/07/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در ماهیت وقف بود که که برخی از فقهاء به عنوان مقدمه در بحث وقف علی من ینقرض مطرح کرده­اند. نظر مرحوم صاحب عروه که وقف را ایقاف می­دانستند مطرح کردیم و اجمالا راجع به آن صحبت کردیم./فرمایش مرحوم آخوند در رسالۀ وقف را نیز آوردیم که ایشان معتقد می‌شود که حقیقت وقف حبس است منتهی حبس دو مرتبه دارد، یکی مرتبه ادون و دنیا، که همان حبس اصطلاحی و حبس بالمعنی الخاص است که در شرع موضوع آثار است و شاید هم...
29/07/99/ وقف علی من ینقرض/ بررسی مملک بودن وقف توسط شیخ انصاری/مرحوم شیخ انصاری می فرماید: ما باید تکلیف وقف را از حیث اینکه در آن انشاء تملیک می شود مستقلا، یا انشاء تملیک می شود بالالتزام، یا اصلا انشاء تملیک نمی شود حل کنیم. پس باید روشن کنیم که آیا وقف اصلا انشاء تملیک خاصی است یعنی انشاء تملیکی است که در آن شرط می شود تقلیب و تقلبات مخرج عن العین نداشته باشد. یا نه، انشاء وقف، انشاء تملیک نیست، مثل صلح است یک انشاء خاص...
3/08/99/ وقف علی من ینقرض/ در ادله صحت بحث ما در عمومات أوفوا بالعقود و الوقوف علی حسب ما یقفها اهلها بود، که فرمایش مرحوم شیخ انصاری را نقل کردیم. ایشان مقدمه مهمی در مورد اینکه آیا در وقف تملیک از ناحیه مالک وجود دارد یا نه مطرح نمودند و به بحث حقیقت وقف که آیا حبس است یا شیء دیگری ورود کردند....
5/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث ما در روایاتی بود که به این روایات برای تصحیح وقف علی من ینقرض غالبا تمسک شده است. از جمله روایت محمد بن حسن صفار است که مرحوم شیخ و دیگران این روایت را نقل کرده اند و این روایت محل استشهاد برای روایت علی بن مهزیار نیز شده است....
6/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در روایاتی بود که به آنها برای تصحیح وقف منقطع الآخر و وقف علی من ینقرض غالبا تمسک شده است./رسیدیم به روایت جعفر بن حنان که روایت هشتم از باب ششم از ابواب عطایا و صدقات است. راجع به سند روایت اجمالا بحث شد. متن روایت را هم جلسه قبل خواندیم....
10/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث ما در وقف علی من ینقرض غالبا رسید به ادله روائی. آخرین روایتی که محل بحث قرار گرفت روایت جعفر بن حنان بود. محل استشهاد در این روایت را دیروز بحث کردیم که این فقره از روایت بود که: «فأما إذا انقطع ورثته (ورثه موصی له) فلم یبق منهم احد کانت الثلاثمائة درهم لقرابة المیت یرد ما یخرج من الوقف ثم یقسم بینهم یتوارثون ذلک ما بقوا و بقیت الغلة»....
11/08/99/ وقف علی من ینقرض/ در متن تحریر در همین موضوع فرموده اند: «ففی صحته وقفا أو حبسا أو بطلانه رأسا اقوال، و الاقوی هو الاول (که صحتش باشد وقفا) فیصح الوقف المنقطع الآخر بأن یکون وقفا حقیقتا الی زمان الانقراض والانقطاع وینقضی بعد ذلک و یرجع الی الواقف أو ورثته بل خروجه عن ملکه فی بعض الصور محل منع». که حالا فروعات بعدی را بعدا بحث می کنیم. همین مطلب یعنی این تردید بین اینکه صحته وقفا یا حبسا یا بطلانه رأسا در کلمات فقها...
12/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث ما در ذیل مسأله 16 تحریر بود. بعد از اینکه بنای صاحب تحریر بر این شد که وقف علی من ینقرض و منقطع الآخر صحیح است، بحث راجع به این است که بعد از انقراض موقوف علیهم تکلیف این مال موقوفه چه می شود؟ و در متن فرموده اند که: «و ینقضی بعد ذلک و یرجع الی الواقف أو ورثته بل خروجه عن ملکه فی بعض الصور محل منع»./حالا بحث خروج از ملک بحثی است که هم اینجا قابل طرح است و هم بعدا می آید. فعلا بحث این است که م...
18/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث ما در ذیل مسأله 16 تحریر بود راجع به اینکه اگر در بحث وقف علی من ینقرض به صحت وقف قائل شدیم همانطور که حضرت امام قدس سره در متن تحریر قائل به صحت شده اند تکلیف این مال موقوفه بعد از انقراض موقوف علیهم چه می شود؟/مرحوم امام مانند مشهور فقهاء قائل شده اند عین موقوفه به واقف یا ورثه واقف باز می گردد....
19/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در این بود که این قول که عین موقوفه پس از انقراض موقوف علیهم به واقف و ورثۀ او عود می کند بر چه اساسی قابل تصویر است؟ جلسه گذشته نظر مرحوم سید صاحب عروه را بحث کردیم./بر اساس فرمایش ایشان یک راه برای تصویر عود ملک به مالک این است که بگوئیم وقف ایقاف است و در ایقاف خروج از ملک نهفته نیست، بنابراین وقتی واقف ملکش را وقف می کند خروج از ملک او لازم نمی آید. مگر اینکه یک جنبه عرضی مثل تأبید در جائی...
20/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث ما در این بود که مال موقوفه بعد از انقراض موقوف علیهم به چه کسی می رسد./وجهی برای این قول که به ورثه موقوف علیهم برسد بیان شد که مرحوم شیخ انصاری هم بنابر اینکه وقف مفید ملکیت باشد و مال به ملکیت موقوف علیهم در آید این وجه را تقویت کردند. بیان این وجه گذشت و ما به آن دو اشکال کردیم....
24/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث ما به اینجا منتهی شد که آیا خروج مال از ملک مالک در وقف یک امر اجماعی است یا خیر؟/این بحث مهم در چند جای کتاب الوقف بحث می­شود. در تحریرالوسیله هم در همین مساله 17 آمده و هم در مسأله 67 بحث می­شود./در این مساله استفاده ما از این بحث و ورود به آن، به خاطر جهتی ثانوی است. بحث در این بود که تکلیف مال موقوفه در وقف منقطع ­الآخر چه می­شود؟ آیا به ارث ورثه موقوف­علیهم می­رسد یا برمی­گردد به واقف یا ...
25/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث ما در این بود که آیا در بحث وقف اجماعی داریم بر اینکه با تمام شدن وقف و حصول شرائطش مال موقوفه از ملک واقف خارج می شود؟/اما اینکه داخل در ملک موقوف علیهم می شود یا به ملک خداوند متعال در می آید یا از صنف فکّ و تحریر ملک است بحث دیگری است که محل بحث ما نیست./ما برخی کلمات را تا اینجا خواندیم. مهمترین بحث این بود که مرحوم ابی الصلاح حلبی در کافی را مخالف صریح می دانستند، و دیدیم که واقعا صراحتی ...
26/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در بررسی ادعای اجماع بود بر اینکه در وقف، مال موقوفه از ملک واقف خارج می شود. سیر فرمایش فقهاء از مرحوم شیخ مفید تا فیض کاشانی بیان شد و با توضیحاتی که مطرح شد هیچ مخالفی در این مسأله تا به اینجا پیدا نشد. نسبت به علمای بعد از مرحوم فیض نیز همینطور است. البته ممکن است به صورت نادر بعضی از علمای قریب به عصر ما نظرات مخالفی داشته باشند، اما مخالفت متاخرین تأثیری در اجماع ندارد....
27/08/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در این بود که بعد از انقراض موقوف علیهم تکلیف وقف چه می شود. عرض کردیم در این مقام بعضی استدلال کرده اند به اینکه وقف ایقاف است لذا در آن خروج از ملکیت نیست و در وقف بر منقطع الآخر، عین موقوفه بر ملک واقف باقی است. بله در وقف مؤبد ممکن است بگوئیم به اقتضاء تأبید خروج لازم می آید. اما در وقف منقطع الآخر وقف در ملک واقف باقی است. پس جای این بحث باقی نمی ماند که به واقف یا ورثه واقف از باب ارث با...
1/09/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در استدلال هایی بود که بر زوال ملک واقف در وقف اقامه شده است. اجماع را بررسی کردیم./یک استدلال دومی هم َآوردیم که از لازمه مجموع ادله ای که در بحث آتی یعنی در بحث انتقال مال موقوفه در ملک موقوف علیهم آمده استفاده کردیم و وجهش را هم بیان نمودیم که گذشت./استدلال سومی هم نیز طبق مبنای تمسک به اوفوا بالعقود بیان شد که مرحوم شیخ انصاری رحمة الله علیه این استدلال را اولی از تمسک به اجماع و نص می دان...
2/09/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در ادله خروج مال موقوفه از ملک واقف بود. دلیل سوم را جلسه گذشته بحث کردیم که تمسک به اوفوا بالعقود بود، گرچه مرحوم شیخ به تعبیر «قد یستدل» بیان کردند، ولی به نظر می آید خود مرحوم شیخ هم با آن موافقند و در والتحقیق هم به شکلی همین استدلال را تصحیح کردند./علاوه بر اشکالاتی که جلسه گذشته عرض کردیم که به نظر می آید نوعی تهافت در کلام مرحوم شیخ وجود دارد. بنابر مختار ما در عدم احراز عقد بودن وقف، ا...
3/09/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در ادله خروج مال موقوفه از ملک واقف بود./بعد از طی برخی از ادله رسیدیم به استدلالی که از کلمات اصحاب اصطیاد می شود و آن استخراج زوال ملک است از طریق عدم ترتب احکام ملک.اصل استدلال به صورت پراکنده در کلمات اصحاب آمده ولی مرحوم شیخ این استدلال را به صورت روشنتر و واضحتر به حکایت از اصحاب آورده است. در جلسه گذشته اصل استدلال را توضیح دادیم....
8/09/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در ذیل مسأله 16 تحریر بود که بنابر صحت وقف در وقف منقطع الآخر تکلیف مال موقوفه بعد از انقراض بطونی که وقف در مورد آنها صحیح است چه می شود./یک قول این بود که این مال به ورثه موقوف علیهم باز می گرد. مرحوم شیخ مفید قائل به این قول است و و مرحوم ابن ادریس نیز از آن دفاع کرده است./قول دوم این بود که عین موقوفه به واقف یا ورثه واقف برمی گردد. بحث ما در استدلالهای اقامه شد بر این قول بود....
9/09/99/ وقف علی من ینقرض/ بحث در دو نکته ای بود که قرار شد قبل از تمام شدن فرع شانزدهم تحریر متعرض آنها شویم. یکی استدلالی که برخی از علمای معاصر بر رجوع مال موقوفه بعد از انقراض موقوف علیهم به واقف یا ورثه واقف آورده اند؛ به این صورت که به ضابطه کلی الوقوف حسب ما یقفها اهلها تمسک کرده اند. زیرا مفروض این است که واقف خودش را مادامی که موقوف علیهم موجودند از تصرف در این عین منع کرد پس فإذا انقرض یرتفع المنع....
10/09/99/ مسئله 17: زوال ملک در وقف و حبس/از امروز وارد بحث مسئله 17 تحریر می شویم. مسئله 17 این است:/«الظاهر أن الوقف المؤبد یوجب زوال ملک الواقف، و أما الوقف المنقطع الآخر فکونه کذلک محل تأمل، بخلاف الحبس فإنه باق معه على ملک الحابس و یورث، و یجوز له (للحابس) التصرفات غیر المنافیة لاستیفاء المحبس علیه المنفعة (یعنی تصرفاتی که منافات با تصرفات محبس علیه ندارد را حابس می تواند انجام بدهد)...
11/09/99/ زوال ملک واقف/ بحث در مسئله 17 بود. مرحوم امام قدس الله نفسه الزکیه در صدر این مساله قائل به فرق بین وقف مؤبد و وقف منقطع الآخر در خروج عین موقوفه از ملک واقف شدند که این تفصیل مأخوذ از فرمایش مرحوم صاحب عروه در ملحقات است. البته این نظر ابتدائی صاحب عروه است و بسیاری از فقها نیز از آن تبعیت کرده اند./عرض شد که حکم این مساله برای ما روشن است و این تفکیک وتمییز دو فرع از یکدیگر را قبول نداریم. لذا هم در وقف مؤبد ...
16/09/99/ زوال ملک واقف/ بحث در صدر مسئله 17 تحریر الوسیله بود که مرحوم امام قدس الله نفسه الزکیه بین وقف مؤبد و وقف منقطع الآخر از حیث اینکه موجب زوال ملک واقف از عین موقوفه شوند قائل به تفصیل شدند. مکرر عرض شد به نظر ما روشن است که این تفصیل درست نیست، و در هر دو صورت ملک واقف زائل می شود به خاطر ادله ای که گذشت. ولی بحث فعلی ما در وجه این تفصیل و بررسی آن است....
17/09/99/ زوال ملک واقف/ بحث در فرع دومی بود که در مسئله 17 طرح شده است. مرحوم امام قدس الله نفسه الزکیه بعد از تفصیل در وقف مؤبد و وقف منقطع الآخر، فرمودند که در حبس، مال به ملک حابس باقی می ماند «و یورث و یجوز له التصرفات غیر المنافیة لاستیفاء المحبس علیه المنفعة إلا التصرفات الناقلة ».[1]/بحث از تصرفات ناقله و رهن خواهد آمد. اما حکم به بقاء مال در ملک حابس تقریبا از مسلمات فقه است به حدی که شاید بتوان گفت که نیازی به م...
18/09/99/ زوال ملک واقف/ بحث در ذیل مسئله 17 بود. مرحوم حضرت امام قدس الله نفسه الزکیة فرمودند که حابس می تواند تصرفاتی را که منافی تصرفات محبس علیه نباشد انجام دهد، ولی تصرفات ناقله را (که علی القاعده مقصود ناقله للعین است) نمی تواند انجام دهد./در جلسه گذشته عرض شد اولا این فرمایش با نظر ایشان در بحث سکنی و عمری ورقبی سازگار نیست. آنجا تصریح کرده اند که کسی که منزلش را به سکنی یا عمری یا رقبی داده می تواند این منزل را به...
22/09/99/ رجوع الی ورثه الواقف/ بحث ما در مسئله 18 است. این مسئله در بارۀ فرعی مرتبط با مسئله 16 است. حضرت امام قدرس الله نفسه الزکیه علی القاعده باید این فرع را در ذیل مساله 16 مطرح می کردند ولی با فاصله یک مسئله در مسئله 18 مطرح فرمودند. بسیاری از فقهاء این فرع را در ذیل همان بحث رجوع مال موقوفه به واقف یا ورثه او بعد از انقراض موقوف علیهم بحث کرده اند....
23/09/99/ رجوع الی ورثه الواقف/ بحث ما در مسئله 18 در بحث وقف منقطع الآخر بود اگر موقوف علیه منقرض شد بنابر این مبنا که مال موقوفه به ورثه واقف باز می گردد بحث شده است که آیا بازمی گردد به ورثه حین الموت یا به ورثه حین انقراض. تفاوت نیز بسیار است، چون اگر برگردد به ورثه حین الموت، ممکن است کسانی در آن زمان باشند که حین الانقراض نباشند، مثل همان مثالی که در خود این مسئله آمده است، و این مثال در کتب فقهی قبلتر هم به عنوان ثمره این...
24/09/99/ رجوع الی ورثه الواقف/ بحث ما در مسئله 18 بود که اگر موقوف علیهم منقرض شدند و بنا شد که مال موقوفه به ورثه واقف رجوع پیدا کند، آیا به ورثه عند موت واقف می رسد یا به ورثه ای که عند انقراض موقوف علیهم هستند. حضرت امام قدس الله نفسه الزکیه مثل خیلی از فقهاء فرموده اند اظهر این است که به ورثه عند موت الواقف می رسد. وبرخی مثل شهید ثانی در مسالک و روضه و برخی دیگر فرموده اند به ورثه عند الانقراض می رسد. و اثر عملی اش هم در فر...
29/09/99/ رجوع الی ورثه الواقف/ بحث ما در وقف علی من ینقرض بود که رسیدیم به مسئله 18. گفتیم بعد الانقراض بنابراینکه مال موقوفه به واقف یا ورثه او بازگردد سؤال این است که آیا برمی گردد به ورثه حین الموت یا ورثه عند الانقراض، و بر این مسئله هم آثاری مترتب است از جمله فرعی که در تحریر آورده بودند....
30/09/99/ رجوع الی ورثه الواقف/ در بحث اینکه مال موقوفه بعد الانقراض به چه کسی برمیگردد آیا به ورثه عند الموت برمیگردد یا ورثه عند الانقراض، عرض شد باید سه پرسش پاسخ داده شود:/یکی اینکه: بنا بر اینکه مال موقوفه از ملک واقف بیرون می رود و ملک از واقف زائل می شود تکلیف چیست؟/در بحثهای گذشته عرض کردیم که عده ای قائل شدند که تأهل رجوع عین به واقف، صفت ممیزه ای است که به ارث برده می شود. جواب این مبنا داده شد و تصحیحی نیز انجام شد که...
1/10/99/ رجوع الی ورثه الواقف - نوع من الوقف المنقطع الآخر/ بحث در مسئله 18 بود. رسیدیم به این نقطه که برای حل این مسئله که آیا مال موقوفه عند الانقراض به ورثه حین الموت واقف می رسد یا به ورثه حین الانقراض باید مؤلفه هایی را مد نظر قرار دهیم. یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در این بحث که از آن غفلت شده این است که آیا وقف مادامی که موجود هست و وقفیت حاصل است مانع از ارث می شود یا نه؟/فرض کنیم که مال موقوفه در ملک واقف باقی باشد، کما اینکه یک عده ای از شارحین تحر...
2/10/99/ وقف منقطع الاول/ بحث ما در مسئله 20 تحریر است. مرحوم امام رحمه الله بحث وقف منقطع الاول و منقطع الوسط را در این مسئله طرح کرده اند. وقف منقطع الآخر قبلا بحث شد./قدماء از فقهاء از زمان شیخ طوسی به بعد این مساله را طرح کرده اند لکن ورود و خروجشان با این تعابیری که در تحریر و در وسیله وجود دارد متفاوت است. در عبارات تحریر در این مساله پیچشهائی وجود دارد که بخشی از آن ناشی از عبارات مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در وسیله...
14/10/99/ وقف منقطع الاول و منقطع الوسط/ عرض کردیم که در این مسئله نحوه ورود و خروج مرحوم سید صاحب وسیله و مرحوم امام با دیگران فرق دارد. کسانی که از زمان شیخ طوسی به بعد این مسئله را طرح کرده اند به صورت دو مسئله جدا آورده اند: یکی مسئله تعلیق در وقف است و اینکه اگر کسی معلقا بر صفتی یا شرطی وقف کند که در حال حاضر حاصل نیست حال چه متوقع الحصول باشد و چه قطعی الحصول در آینده؛ یا حتی معلق بر امری باشد که الان موجود است حال چه عالم به آن ب...
15/10/99/ وقف منقطع الاول و منقطع الوسط/ بحث در وقف منقطع الاول بود که برای این وقف دو قسم بارز وجود دارد گرچه اقسام دیگری نیز متصور است:/یک قسم این است که واقف انشائش را معلق کند بر زمانی که از زمان انشاء فاصله دارد، مانند اینکه بگوید: این عین را وقف می کنم بر موقوف علیهم از ابتدای ماه آینده، که از زمان انشاء تا ابتدای ماه فاصله وجود دارد. در وسیله و تحریر از این قسم تعبیر می کنند به فرضی که انقطاعش به جعل خود واقف است./قسم دیگر آن است ...
20/10/99/ وقف منقطع الاول و منقطع الوسط/ بحث در مسئله بیستم تحریر در وقف منقطع الاول بود، اصول بحث گذشت. در متن تحریر دو مصداق برای وقف منقطع الاول ذکر شده بود: یکی وقفی که انقطاعش به جعل خود واقف باشد، مثل اینکه به صورت معلق وقف کند که اگر سر ماه رسید خانه من وقف باشد. و مصداق دومی در جائی است که انقطاع وقف به حکم شرع باشد، مثل اینکه وقف کند بر چیزی که لایصح الوقف علیه شرعا و بعد از آن وقف کند بر چیزی که یصح الوقف علیه شرعا....
21/10/99/ عود عند الحاجه/ بحث ما در مسئله 21 وقف کتاب تحریر بود.« لو وقف على جهة أو غیرها و شرط عوده إلیه عند حاجته صح على الأقوى،و مرجعه إلى کونه وقفا ما دام لم یحتج إلیه، و یدخل فی منقطع الآخر، و إذا مات الواقف فان کان بعد طرو الحاجة کان میراثا، و إلا بقی على وقفیته»./اگر کسی شیئی را بر جهتی یا غیر جهتی وقف کند و شرط کند که این وقف عند الحاجة به او باز گردد مرحوم امام قدس الله نفسه الزکیه فرموده اند: «صحّ علی الاقوی»./در...
22/10/99/ عود عند الحاجه/ بحث در فرع بیست و یکم تحریر بود. اگر کسی وقف کند شیئی را بر جهتی یا غیر جهتی، و شرط کند عود آن را عند الحاجة در اینجا سه قول هست، البته فرمایش چهارمی نیز میرزای قمی دارند که باید آن را هم بررسی کنیم. اما اقوال مشهور به لحاظ نقل در میان فقهاء سه قول است./در جلسه گذشته قبل از نقل اقوال عرض کردیم که ما اول باید بفهمیم صورت مسئله چیست زیرا علی الظاهر برخی از این اقوال و استدلالهای آنها مبتنی بر بعضی ا...
23/10/99/ عود عند الحاجه/ بحث در فرع بیست و یکم تحریر بود. بحث ما در اقوالی بود که در بحث وقف علی جهة یا غیر جهة در جائی که واقف شرط کند که عند الحاجه به او باز گردد مطرح شده است./قول اول صحت شرط و وقف بود، که در جلسه گذشته دیدیم این قول به نظر ما تمام نیست گرچه برخی مانند مرحوم سید و دیگران قائل به آن شده اند....
4/11/99/ عود عند الحاجه/ بحث در وقفی بود که واقف در آن شرط کند که عند الحاجه عین موقوفه به او بازگردد. اقوال فقهاء گذشت و روشن شد که اختلاف نظر جدی در بینشان وجود دارد تا جایی که دو اجماع متضارب نقل شده بود از فقهاء سابق از ابن ادریس و سید مرتضی، تا زمان حاضر. عجیب این است این اختلاف نظر کاملا وجود دارد، و اینطور نیست که قائلین به یک نظر از قائلین به دیگری افزون باشد. ادعا شده است که اکثر قائل به صحتند ولی با نگاه به تاری...
5/11/99/ عود عند الحاجه/ بحث ما در اصل مساله 21 که مربوط به وقف با اشتراط عود وقف عند الحاجة بود تمام شد. ولی چند نکته مربوط به حواشی این مساله باقی مانده است:/نکته اول: خصوصیت یا عدم خصوصیت شرط حاجت/نظر ما در این مساله بطلان وقف با اشتراط عود در هنگام حاجت شد مطلقا اما کسانی که این وقف را تصحیح کردند آیا شرط حاجت خصوصیتی دارد یا هر امری را می تواند شرط کند؟...
6/11// تنجیز در وقف/ اکثر فقها تنجیز را شرط وقف می دانند و مرحوم امام علی الاحوط شرط می دانند./این مسئله راجع به اشتراط تنجیز در وقف است. مرحوم امام اشتراط را علی الاحوط می دانند اما بسیاری از فقها فتوای قطعی به اشتراط تنجیز می دهند. از زمان مرحوم محقق حلی و حتی قبل از ایشان مرحوم شیخ طوسی و دیگران به صورت جزمی تنجیز را شرط وقف دانسته اند و نفرموده اند علی الاحوط....
7/11/99/ تنجیز در وقف/ بحث ما در اشتراط تنجیز در وقف بود و اینکه تعلیق موجب بطلان وقف است. این تعلیق صوری دارد، مرحوم امام در متن تحریر این بطلان را با احتیاط َآن هم در برخی از فروض قائل شده اند که این فروض در متن مکاسب مرحوم شیخ آمده است....
12/11/99/ تنجیز در وقف/ بحث ما در اشتراط صحت وقف به تنجیز و مبطلیت تعلیق بود. بحث دشواری است. به نظر ما می توان حکم مساله را بر اساس اجماعی که بر این اشتراط منعقد است روشن نمود. این اجماع هم در کلمات قابل تحصیل است و هم نقل شده است. و مرحوم شیخ هم در مکاسب می فرماید عمده دلیل اجماع است. لذا اگر واقف بگوید وقفت إذا جاء رأس السنة یا وقفت إذا جاء زید و مانند آن، وقف باطل است./پس به نظر ما این اجماع هیچ مشکلی ندارد، خدشه های...
13/11/99/ تنجیز در وقف/ بحث ما در اشتراط تنجیز در وقف بود و اینکه تعلیق در وقف موجب بطلان است. عرض کردیم دلیل عمده، اجماع است. مرحوم شیخ در مکاسب به مناسبت اینکه تنجیز شرط بیع است تصریح می کند که همه معاملات مشروط به تنجیزند و دلیل خاصی در بیع یا وکالت یا وقف وجود ندارد و دلیل عمده در همه معاملات اجماع است./ایشان می فرماید به یک وجوه ضعیف دیگری نیز تمسک شده، که اینها را یک به یک بررسی می کنیم:/اولین وجه این است که تعلیق ...

1 2 بازگشت به درس