سال (99)

استاد آملی لاریجانی

استاد آملی لاریجانی

1 2 بازگشت به درس

جهت مشاهده تقریر روی نام جلسه بزنید

30/06/99/ اولین جلسۀ بحث اصول امسال را در حالی شروع می­کنیم که از زیارت دوستان محروم هستیم و متأسفانه این بلیّۀ کرونا هنوز در داخل و خارج از کشور وجود دارد. ما از خداوند متعال می‌خواهیم که این بلیّه را هر چه زودتر رفع بفرماید و زندگی مردم به حال طبیعی برگردد. انشاءالله یکی از الطاف خداوند این باشد که ما در درس‌ها دوستان را زیارت کنیم و آن حالت نشاط و سرزنده‌گی بحث‌ها برگردد. اما بر اساس «ما لا یدرک کلّه لا ...
31/06/99/ خلاصه کلام شیخ مفید (ره)/بحث ما در اصالة‌الاباحه به معنای دوران بین حظر و اباحه بود که یک مسألۀ مطرح در علم اصول بوده و ادعا شده که با بحث برائت و احتیاط ارتباط دارد. در ادامه باید بحث شود که آیا چنین ارتباطی وجود دارد یا نه. جلسۀ گذشته به فرمایش شیخ مفید رسیدیم و عبارت ایشان را خواندیم. عبارت‌های ایشان ظاهراً دلالتی بر مسألۀ شک در تکلیف یا بحث حق‌الطاعه و مولویت مولا ندارد؛ از جهت اینکه یک ظهوری ...
1/07/99/ خلاصه بحث گذشته/بحث در قاعدۀ اصالة‌الاباحه به معنای دوران بین حظر و اباحه بود. مسائلی همچون تنقیح موضوع این اصل، حکم و محمولش و اینکه قوه‌ای که حکم می‌کند عقل است یا شرع یا هر دو، مسائلی است که لزوم دارد ما بفهمیم. در کلمات قوم در این جهت اختلاف عجیبی وجود دارد. ما ناگزیریم که به متون تاریخی مراجعه داشته باشیم تا ببینیم که اصل این قضیه چه بوده است. بزرگانی همچون شهید صدر فرمایش این بزرگان را به گو...
5/07/99/ قید «قبل ورود الشرع» در کلمات اصولیین/بحث ما در قاعدۀ حظر و اباحه بود که «هل الاصل فی الاشیاء علی الحظر أو الاباحه». از این بحث به اصالة الاباحه یا در مقابلش اصالة الحظر تعبیر می‌کنند. در بحث گذشته رسیدیم به اینجا که ـ به خلاف برخی تصنیف‌های قرن چهارم و پنجم از سید مرتضی و شیخ طوسی یا ظاهر کلام شیخ مفید که قید قبل ورود شرع را نیاورده‌اندـ متأخرین از این بزرگواران تعبیر «قبل از ورود شرع» یا «قبل ال...
6/07/99/ تفسیر محقق اصفهانی از «قبل ورود الشرع»/نظیر این بحث در کلام مرحوم محقق اصفهانی هم آمده است. ایشان ذیل فرمایش مرحوم آخوند در کفایه که در بحث احتیاط آمده، می‌فرماید: تحقیق المقام: أن مسألة الحظر و الاباحة، و مسألة البراءة و الاحتیاط مختلفتان موضوعا و ملاکا و أثرا، لا محمولا، فلا وجه للاستدلال باحداهما على الأخرى....
7/07/99/ از اینجا به نکتۀ دوم وارد شدیم که اصلاً ما اباحۀ عقلی داریم یا نه. گفتیم از دو جهت محل بحث است. برخی گفته‌اند که ما در احکام عقلی، چهار حکم بیشتر نداریم. این مطلب را صاحب فصول از برخی از معاصرین نقل می‌کند و مرحوم ملا آقای دربندی نیز در خزائن از محقق ثالث نقل می‌کند. اشکالی که شده این است که برخلاف اصل حکم عقل در مثل قبح ظلم و حسن احسان و عدل، بحث در اباحه مسلم نیست. بنابراین چیزی نمی‌توانید بگویی...
8/07/99/ بحث در تنقیح قاعدۀ اصالة‌الاباحه بود و گفتیم که قبل از اینکه ادلۀ طرفین در مسأله بحث شود، باید نکاتی در تنقیح مسأله بیان شود. نکتۀ سوم در جلسۀ گذشته بحث شد و این بود که در معنای قید قبل‌الشرع یا قبل از ورود شرع، در دلیل چند محتمل وجود دارد. برخی از محتملات را عرض کردیم. یکی از آن محتملات با قطع نظر از ملاحظۀ دلیل حکم یا به نظر محقق اصفهانی با قطع نظر از ورود حکم است. اما این قطع نظرها نیاز به یک د...
12/07/99/ اختلاف موضوعی دو مسأله در نظر محقق اصفهانی/ایشان بحث را از اختلاف در موضوع شروع کرد و فرمود موضوع در قاعدۀ حظر و اباحه عبارت است از ذات فعل با قطع نظر از ورود حکم شرعی. در حالی که در بحث برائت و احتیاط ما از فعلی که مشکوک‌الحرمة و الحلیة یا مشکوک‌الوجوب و الحلیة است؛ بحث می‌کنیم. یعنی از فعلی که ورود شرع اجمالاً در آن ملحوظ است و شک داریم واجب است یا مباح یا اینکه شک داریم حرام است یا مباح، بحث می...
13/07/99/ نظر محقق اصفهانی در اختلاف دو مسأله از حیث اثر/بحث در فرمایش محقق اصفهانی در فرق بین بحث حظر و اباحه و بحث برائت و اشتغال بود. ایشان فرموده بودند که دو مسأله از جهت موضوع و مناط و اثر فرق دارند ولی در محمول فرق ندارند. اختلاف از جهت موضوع و مناط را بررسی کردیم. به نظر ما فرمایشات ایشان در هر دو، از جهات متعددی مخدوش بود....
29/07/99/ بحث در اصل حظر و اباحه و در نکاتی بود که برای تنقیح موضوع قاعدۀ حظر و اباحه باید تنقیح شود. بحث ما در نکتۀ چهارم بود (البته در متن پیاده شده به اشتباه نکتۀ پنجم درج شده است)، نکته چهارم مربوط به تفاوت مسأله حظر و اباحه و قاعدۀ برائت است. برخی از محققین امکان تصویر فرق بین دو قاعده را صعب شمرده‌اند و مرحوم شیخ انصاری حسب آنچه در مطارح‌الانظار آمده، فرموده تشخیص دادن فرق بین این دو قاعده آنچنان هم ص...
3/08/99/ بحث در فرق بین قاعدۀ حظر و اباحه با قاعدۀ برائت بود. فرمایش محقق اصفهانی و مرحوم شیخ انصاری گذشت. ما عرض کردیم که عمدۀ ادله‌ای که اقامه می‌کنند، قابل خدشه است. دلیلش هم این است که برخی از ادله‌ای که در کلمات قوم آمده است عیناً نقل نمی‌شود. به علاوه اینکه برخی از ادله را هم که نقل می‌کنند دلیل بر آنچه که ادعا می‌کنند، نیست....
5/08/99/ تهافت در صورت مسأله بحث در نکتۀ ششم بود که یک نکتۀ بسیار مهمی است راجع به تنقیح موضوع بحث حظر و اباحه. من فکر می‌کنم که بدون تنقیح این مسأله کل این بحث اصلاً زیر سوال خواهد رفت چراکه یک تناقض لااقل ظاهری در صورت مسأله وجود دارد....
6/08/99/ بحث ما در تنقیح موضوع حظر و اباحه به مسألۀ دشوار و عویصی رسید که در کلمات قوم هم مطرح شده است. من فکر می‌کنم هر کس در وهلۀ اول با این مسأله مواجه می‌شود، اگر خودش تأمل کند قاعدتاً این مسأله برایش طرح می‌شود و حلش هم دشوار است. آن مسأله این است که در صورت مسأله از قدیم الایام گفته شده در جایی که عقل خودش به حسن و قبح یا به کراهت یا استحباب (رجحان عقلی) یا اباحه استقلال دارد از بحث ما خارج است و به ...
10/08/99/ بحث ما در تنقیح موضوع قاعدۀ حظر و اباحه بود. رسیدیم به عویصه‌ای که در کلمات قوم در موضوع حظر و اباحه مطرح شده که عبارت است از این نکته که موضوع حظر و اباحه در جایی است که حکم عقلی مستقل به حسن یا قبح یا رجحان یا کراهت یا اباحه نداشته باشد و ضرورتی هم که یک طرف را اقتضا کند نباشد...
11/08/99/ بحث ما در تنقیح موضوع قاعدۀ حظر و اباحه تقریباً تمام شد و باید وارد اقوال بشویم. منتهی جا دارد که ما یک تحلیلی بکنیم؛ تحلیلی که معمولاً در کلمات قوم نیست و جای آن خالی است. تحلیل این است که بالاخره با این ابهامات متعدد در موضوع بحث حظر و اباحه مخصوصاً مثل بحث قبل ورود الشرع یا قبل الملاحظة الشرع، نتیجه چه می‌شود؟ و از این بحث حظر و اباحه چه در می‌آید؟ ما این تحلیل را می‌گذاریم برای بعد از بررسی اد...
12/08/99/ بحث ما در ادلۀ قائلین به اباحه در بحث حظر و اباحه بود. مرحوم شیخ انصاری از قول شیخ طوسی در العُده و برخی دیگر این بیان را نقل می‌کنند که فرض ما این است که فعلی دارای منفعت است و مضرت عاجل و آجل هم ندارد، در چنین جایی عقل حتماً حاکم به اباحه است. اما چرا مضرت آجل و عاجل ندارد؟ می‌گویند اگر چنین مضرتی در فعل وجود داشت، بر حکیم لطیف واجب بود که به ما اعلام بکند. همین که به ما اعلام نشده، معلوم می‌شود...
18/08/99/ در بحث حظر و اباحه به بررسی ادلۀ اباحه رسیدیم. ما دلیل سومی را که مرحوم شیخ انصاری اعلی الله مقامه در مطارح الانظار آورده را طرح کردیم که از مرحوم صاحب فصول است و مرحوم شیخ به عنوان بعض الاجله آن را نقل فرمودند./ملخص استدلال ایشان این است که می‌فرمایند در جایی که ما می‌دانیم تکلیف نیست، از باب اشتراک تکالیف به علم و وقتی که علم نبود و بیان نبود، تکلیف منتفی است، اباحه ثابت می‌شود به ضرورة عقل؛ چون...
19/08/99/ بحث ما در ادلۀ اباحه بود در بحث حظر و اباحه و ما تا به حال سه دلیل را بررسی کردیم که مرحوم شیخ در مطارح الانظار آورده اند. دلیل چهارم ایشان دلیلی است که ایشان می فرماید: «ما استند إلیه جملة من المتأخّرین‏» و در پاورقی این نسخه های مصحح، مصححین به قوانین ارجاع داده اند و حق دارند چون عباراتی که مرحوم شیخ در اینجا نقل کرده اند، برخی از آنها مربوط به قوانین هستند و ممکن است جای دیگر هم شبیه این باشد....
20/08/99/ بحث ما در ادلۀ حظر و اباحه بود. در ادلۀ اباحه چهار دلیل را که شیخ انصاری بر حسب مطارح‌الانظار بحث کرده بود آوردیم و بررسی شد. حالا نوبت به ادلۀ حظر رسید که مهم‌ترین آنها دوتاست؛ یکی از باب اینکه تصرف در ملک دیگران بدون اذن قبیح است و دیگری از باب لزوم عقلی دفع ضرر است که بالتفصیل می‌آید....
24/08/99/ بحث ما در حظر و اباحه به ادلۀ قائلین به حظر رسید. یکی از مهم‌ترین ادله‌شان عبارت است از منع مالکی و قبح تصرف در ملک مالک؛ حالا در زمانی که ما احراز نکنیم منع مالکی را یا اگر بگوییم با منع مالکی، آنچه که به درد حظریون می‌خورد همین صورت است که بگوییم در صورتی که، اذن مالک را احراز نکرده بودیم، تصرف در ملک مالک با عدم احراز اذن مالک قبیح است. اگر بگوییم با عدم احراز منع، قبح برداشته می‌شود، آن وقت ای...
25/08/99/ بحث ما در ادلۀ حظر بود و اولین دلیل این بود که تصرف در ملک دیگران قبیح است. اشکالاتی که از ناحیۀ قائلین به اصالةالاباحه شد، مطرح شد. ما در اشکال دومی بودیم که به این نظریۀ وارد است./اشکال دوم اینطور که ما عرض کردیم، ندیدم که در کتب قوم طرح شده باشد. اشکال این بود که ظاهراً در این بحث شرط اولی موضوع بحث که عبارت بود از قبل از ورود شرع یا قبل از ملاحظۀ شرع فراموش می‌شود؛ چون قبح تصرف در ملک دیگران ا...
26/08/99/ بحث در اشکالات استدلال قائلین به حظر بود. استدلال اولشان این بود که تصرف ما در همۀ اشیاء و در افعالمان، تصرف در ملک خداوند است و اگر ما اذن را احساس نکنیم و واقف نشویم به اذن مولا، تصرف ما تصرف منهی عقلی است و عقل قائل به حظر است؛ چون تصرف در ملک دیگران قبیح است. پس این یک کبری است و تطبیق می‌کنند بر خداوند که چون ملک خداوند است، تصرف در اینها قبیح است، از این جهت که در آن کبری این را مسلّم گرفته‌...
27/08/99/ اشکال سوم به حظریون؛ عدم امکان تصویر ملکیت اعتباری برای خداوند متعال/بحث در ملکیت خداوند بود و اینکه در استدلال قائلین به حظر وقتی گفته می‌شود تصرف در ملک دیگران قبیح است، اگر مقصودشان این است که بعداً همین ملکیت را که در دیگران وجود دارد را به خداوند تعمیم بدهند و یک ملک اعتباری برای خداوند ثابت کنند و لذا بگویند تصرف در او قبیح است، این مطلب متوقف بر این است که خداوند در کنار ملک تکوینی که مفروغ...
1/09/99/ بحث ما در ادلۀ قائلین به حظر به این استدلال رسید که تصرف در اشیاء و افعال تصرف در ملک دیگری؛ یعنی ملک خداوند است و تصرف در ملک دیگری، عقلاً قبیح است. دو اشکال از اشکالات این استدلال قبلاً گذشت و ما در اشکال سوم به این استدلال بودیم که آیا خداوند اصلاً ملک اعتباری دارد که تصرف در آن قبیح باشد یا نه؟ این بعد از تسلم این است که برای استدلال قائلین به حظر ما نیاز داریم به ملک اعتباری و البته در این مس...
2/09/99/ بحث در استدلال اول قائلین به حظر بود که می‌گفتند تصرف بدون اذن مالک در اشیاء و افعال، تصرف قبیحی است و لذا عقلاً ممنوع است. لذا اگر شک کنیم در چیزی مانند أکل رمان که در آن منفعت هست و امارۀ بر فساد نیست، با وجود اینکه امارۀ بر فساد نیست، شک در صحت این فعل داریم و از آن طرف می‌دانیم این رمان ملک خداوند است و می‌دانیم فعل و وجود ما، ملک خداوند است. تصرف در ملک دیگری بدون اذنش و بدون احراز اذنش قبیح ...
3/09/99/ بحث در دلیل اول قائلین به حظر بود از باب اینکه افعال ما چون تصرف در ملک خداوند است، تصرف بدون اذن در ملک دیگری قبیح است. اشکالات متعددی طرح شد. اشکال سومی که در جلسات گذشته مطرح شد این بود که بنابر اینکه این استدلال متوقف باشد بر ملک اعتباری خداوند، بحث مفصل شد که آیا خداوند ملک اعتباری دارد یا نه که مستشکلین می‌گفتند خداوند ملک اعتباری ندارد، بنابراین تصرف در ملک خداوند هم معنا ندارد....
8/09/99/ بحث دردلیل قائلین به حظر به دلیل دوم رسید که بحث دفع ضرر محتمل بود که فرمودند ما وقتی در موضوع بحث می‌گوییم جایی که فعلی مثل أکل رمان منفعتش مفروض است و امارۀ بر مفسده هم ندارد، لکن احتمال مفسده می‌دهیم و اقدام بر چیزی که احتمال مفسده دارد در برخی از کلمات مثل کلمات شیخ طوسی (اعلی ­الله ­مقامه) در عدة‌الاصول مساوق با احتمال قبح گرفته شده است. اقدام بر چیزی که احتمال مفسده و قبح در آن می‌دهیم، به ح...
9/09/99/ بحث در استدلال بر قول به حظر بود با قاعده «دفع ضرر محتمل» و اینکه حکم عقل در موضوع مورد بحث؛ یعنی افعالی که قیام منفعت برای آنها معلوم است و امارۀ مفسده هم در آنها نیست، در این افعال حکم عقل به حظر است از باب دفع ضرر محتمل. اینکه عقل قائل به وجوب دفع ضرر محتمل هست، علی‌القاعده طبق صورت ظاهرش متوقف بر این است که اولاً ما احتمال ضرر بدهیم و ثانیاً به طور کلی عقل قائل باشد به چنین وجوب دفع ضرر محتملی...
10/09/99/ بحث ما در دلیل دوم قائلین به حظر که تمسک به دفع ضرر محتمل بود، تمام شد و مشخص شد که عمدۀ ادلۀ قائلین به حظر صحیح نیستند؛ نه بحث تصرف در ملک دیگری و نه بحث دفع ضرر محتمل، هیچ کدام درست نیست./از میان ادلۀ قائلین به اباحه هم گفتیم که شاید بتوان با برخی از آنها همراهی کرد و لذا به لحاظ بحث علمی به نظر می‌رسد که نظر اباحه در دوران امر بین حظر و اباحه در موضوع خاص خودش که مفصل بحث شده است، قول أصح و أقو...
11/09/99/ بحث در تنبیهاتی بود که در ذیل بحث حکم عقل به حظر یا اباحه لازم بود که مطرح کنیم. دو نکته از این تنبیهات تا به حال گذشت. نکتۀ سوم ثمرۀ بحث حظر و اباحه است. این حکم عقلی که اینهمه بحث برده و فکر سوزانده چه نتیجه‌‌ای دارد؟ ما حظری بشویم یا اباحه، خصوصاً با این قید که قبل از شرع یا قبل از ملاحظۀ شرع، چه ثمره‌‌ای دارد؟ دو جهت است که باید اینها را برای ثمره حل کرد تا ثمره‌‌ای بر آن مترتب باشد، غیر از نک...
16/09/99/ بحث ما در نکتۀ پنجمی که طرح کرده بودیم این بود که بر حسب مباحثی که در اوائل بحث حظر و اباحه گذشت به نظر می‌آید که مسألۀ حظر و اباحه با مسألۀ برائت و احتیاط موضوعاً و محمولاً فرق می‌کند و ممکن است بگوییم مناطاً فرق می‌کند. ولی جای یک بحث باقی مانده است که در بحث احتیاط به آن نیاز است و آن این است که درست است که اینها دو مسأله هستند، اما آیا این احتمال وجود ندارد که نتیجۀ یک مسأله در مسألۀ دیگر تأثی...
17/09/99/ بحث امروز ما نقد و بررسی فرمایش محقق اصفهانی است که دیروز به تفصیل فرمایش ایشان مطرح شد. ایشان استدلالی را به نفع کسانی که مدعی هستند بحث حظر و اباحه می‌تواند تاثیرگذار در بحث برائت و احتیاط باشد، تقریب کردند و بعد هم در «و التحقیق»، تحقیق خودشان را برای منع این استدلال بیان کردند....
18/09/99/ بحث در بررسی فرمایش محقق اصفهانی بود در جواب استدلالی بر احتیاط شده از طریق حظر و ایشان دو جواب در تحقیقشان نسبت به آن داشتند؛ یکی بر اساس اینکه اصلا اصالة‌الحظری نباید باشیم و اصالة‌‌الاباحه‌‌‌ای باید باشیم؛ چون بحث منع مالکی با وجود اینکه ما تکلیف و حکمی قبل از ورود شرع نداریم، این خروج از زی رقیت رخ نمی‌دهد و منع مالکی هم وجهی ندارد./البته اینکه می‌گوییم منع مالکی وجهی ندارد، در عبارت ایشان مصر...
22/09/99/ بحث ما به پایان مسألۀ حظر و اباحه رسید، در این جلسات نهایی یک بحث بسیار مهمی داریم که دوستان باید عنایت خاصی بکنند، چون هم بحث مهمی است و هم به نحوی نتیجۀ مباحث گذشته است. ما در میانۀ بحث حظر و اباحه عرض کردیم که این نقض و ابرام‌هایی که از اطراف دعاوی می‌شود چه نسبت به اصل مسألۀ حظر و اباحه و چه نسبت به برخی از مسائل مطرح شده در طی این مباحث حظر و اباحه؛ مثل حکم ظاهری بودن حکم عقل یا حکم واقعی بود...
23/09/99/ بحث در تحلیل و تفکیک قضایایی بود که در بحث حظر و اباحه مطرح است. بحث نهایی ما به اینجا منجر شد که ما در بحث حظر و اباحه به جای اینکه فقط یک مسأله‌ مطرح کنیم و جوانب مختلفش را دائما نقض و ابرام کنیم؛ یکی بگوید این حکم واقعی عقلی است و یکی بگوید ظاهری است و در حکم واقعی بودنش هم وجوهی را طرح کنند. آدم وقتی که به ادله نگاه می‌کند، با هم خیلی فرق می‌کنند. به نظر رسید در نهایت که مسأله اصلاً چیز دیگری ...
24/09/99/ بحث ما در قاعدۀ وجوب دفع ضرر محتمل است. عرض کردیم که به لحاظ تاریخی عمدۀ اصولیین که به کلماتشان مراجعه شد؛ چه قدمای از اصولیین و چه متأخرین از آنها و چه متأخرین المتأخرین و چه کسانی که قریب به زمان ما بودند، عمدتاً قبول کردند قاعدۀ وجوب دفع ضرر محتمل را در ضرر اخروی که واضح است و در ضرری دنیوی هم اگر محضاً ضرر باشد و بحث تزاحم با اضرار دیگر نباشد، این به نظر می‌آید که قائلند به وجوب دفع ضرر و از آ...
29/09/99/ بحث در فرمایش محقق اصفهانی بود در تحلیل ماهیت قضیۀ وجوب دفع ضرر محتمل. ایشان ادعا فرمودند که وجوب دفع ضرر محتمل نه حکم عقلی است و نه حکم عقلائی به معنای بنائات عقلائیه و نه یک امر مولوی یا ارشادی است. بلکه دفع ضرر محتمل یک فرار جبلّی است از ناحیۀ هر عاقلی و بلکه حیوانات نیز از ضرر فرار می‌کنند، لذا بحث عقلی و عقلایی در مورد این حکم ثابت نیست و بلکه منتفی است....
30/09/99/ بحث ما در فرمایش محقق اصفهانی بود در بحث دفع ضرر محتمل و بحث از اینجا شروع شد که ایشان وجوب دفع ضرر محتمل ـ که تقریباً مقبول اکثر اصولیین (اصولیین شیعه) بلکه همۀ آنهاست و در بخش ضرر اخروی محتمل، وجوب دفع را عقلی می‌دانند ـ، ایشان فرمودند وجوب دفع ضرر محتمل عقلی و عقلایی نیست بلکه یک فرار جبلی است./بعد ایشان در استدلال بر حکم نفی عقل به وجوب دفع ضرر محتمل، فرمودند قوۀ عاقله بعث و زجر ندارد و وجوب و...
1/10/99/ بحث در نقد نظریۀ محقق اصفهانی بود در مورد قاعدۀ دفع ضرر محتمل که بنابر تحلیل و تقریری که کردند، فرمودند که این قاعدۀ وجوب دفع ضرر محتمل، نه وجوب عقلی دارد و نه عقلایی و نه حسن عقلایی و عقلی دارد. دلیل فرمایش ایشان قبلاً گذشته است./ما در نقد ایشان گفتیم اولاً اینکه ایشان می‌فرماید عقل باید و نباید ندارد، در اینجا درست نیست؛ بنابر این مبنا که لزومات اخلاقی و عقلی در مثل مقام ما، یک واقعیاتی هستند که...
2/10/99/ بحث ما در قاعدۀ دفع ضرر محتمل بود. عرض کردیم که روش معمول در کتاب‌های اصولی این است که این ضرر محتمل را به دو قسم تقسیم می‌کنند؛ ضرر محتمل اخروی که عقاب باشد و ضرر محتمل دنیوی./در ضرر محتمل اخروی تقریباً کلام اصولیین متفق بود بر اینکه هم وجوب عقلی دفع ضرر داریم و هم حسن دفع ضرر داریم و قبح اقدام بر ضرر داریم. اینها در کلمات اصولیین تقریباً ثابت است، الا دو سه اندیشمند اصولی که عرض کردیم که مهم‌تری...
14/10/99/ بحث ما در وجوب دفع ضرر محتمل بود. ضرر محتمل اخروی را بحث کردیم و تمام شد. جلسۀ گذشته یک بحثی را که برخی طرح کردند که غیر از ضرر اخروی و غیر از ضرر دنیوی، یک شق دیگری را هم طرح کردند و آن اضرار تکوینی است از سنخ اوصاف نفسانی که آن هم به حسب عقل وجوب دفع دارد، منتهی ما به تفصیل عرض کردیم که علی‌الظاهر آن اوصاف مثل عقاب و ثواب است و تحقق آن درکات و کمالات در نفس، متوقف بر وصول تکلیف عقلی یا شرعی است؛...
15/10/99/ بحث در دفع ضرر محتمل دنیوی و در تقریر فرمایش مرحوم اصفهانی بود. ایشان بعد از اینکه دو اشکال بر وجوب دفع ضرر محتمل دنیوی نقل کردند که یکی از مرحوم آخوند بود و دیگری هم مطلبی بود که خودشان ذکر کردند، تحقیق خودشان را مطرح می‌کنند. در این تحقیق استدلالی دارند بر اینکه دفع ضرر محتمل دنیوی چرا تحت حکم عقلی نیست؟ یعنی قبح عقلی یا عقلایی ندارد. بعد این نظر خودشان را به شاهدی تأیید می‌کنند و بعد هم یک استد...
20/10/99/ بحث در دفع ضرر محتمل دنیوی بود و اینکه آیا ما عقلاً وجوب دفع داریم یا نه. حسن دفع چنین ضرری داریم یا نه؟ و قبح اقدام به چنین ضرری داریم عقلاً یا نه؟. رسیدیم به فرمایش مرحوم اصفهانی که یک نقدی بر فرمایش مرحوم آخوند کرده بودند که گذشتیم از آن و حالا بحث در تحقیق خود ایشان بود....
21/10/99/ بحث در فرمایش محقق اصفهانی بود در اشکالی که بر حکم عقلی بر دفع ضرر محتمل دنیوی مطرح کرده بود. ایشان یک بحث دارند که قوۀ عاقله بعث و زجر ندارد؛ یعنی باید و نباید ندارد و یجب عقلاً ندارد. منتهی ایشان ادراک حسن و قبح بر اساس مصالح و مفاسد و بناء بر مدح و ذم را قبول دارد و معنای حسن و قبح عقلی را همین بنائات بر مدح و ذم می‌داند. منتهی در بحث فعلی ما نسبت به اضرار به دیگری می‌گویند ما حسن عقلی داریم بر...
22/10/99/ بحث در استدلال‌‌‌هایی بود که محقق اصفهانی بر رد قبح اضرار محتمل دنیوی آورده بودند. رسیدیم به نکتۀ سوم که در واقع استدلال دوم ایشان محسوب می‌شود چون ایشان اول یک استدلالی کردند و یک شاهدی آوردند و حالا این استدلال دوم ایشان است بر عدم قبح./قبل از اینکه من این مسئله را بیان کنم یک دفع دخل مقدر کنم. مکث ما روی این مباحث به خاطر این است که این بحث‌‌‌ها مخصوص این جاها نیست. بحث‌‌‌هایی که روزهای گذشته ب...
23/10/99/ بحث ما در دفع ضرر محتمل تمام شد و دیروز هم تلخیص کردیم و نظر خودمان را عرض کردیم. محصل بحث این شد که به خلاف مرحوم اصفهانی و در برخی مواضع به خلاف فرمایش مرحوم آخوند ما دفع ضرر محتمل دنیوی را عقلاً واجب می‌دانیم و لزومش را هم تصویر می‌کنیم و اقدام بر دفع ضرر را حسن می‌دانیم و ترکش قبیح است و در دفع ضرر محتمل اخروی هم وجوب عقلی داریم و هم حسن اقدام داریم و هم می‌شود گفت از طرف دیگر اقدام بر مضرة مح...
4/11/99/ بحث در حکم عقل به لزوم دفع مفسده بود؛ اینکه آیا حکم عقلی در این باب می‌توانیم داشته باشیم یا نه؟. دلیل ورود ما به این بحث از این جهت است که اصلاً بحث دفع ضرر محتمل و حظر و اباحه و قبح عقاب بلا بیان ذیل بحث برائت است و ما وقتی احتمال تکلیف می‌دهیم، اولاً و بالذات احتمال مصلحت و مفسده‌ای که کامن در متعلق تکلیف است را می‌دهیم. آن‌وقت یک واسطة العقدی باید مسئلۀ مفسده و مصلحت را به ضرر و نفع وصل کند که...
5/11/99/ بحث ما در قاعدۀ دفع ضرر محتمل تمام شد. ماحصل بحث این شد که ما دفع ضرر محتمل اخروی و دنیوی معتدٌ‌بـه را موضوع حکم عقل به وجوب دفع می‌دانیم. این حکم عقلی ثابت است و منافاتی با این ندارد که انسان طبعاً و ارتکازاً فرار جبلی از ضرر نیز داشته باشد.//دو سه نکته باقی است که اگر اینها بحث نشود، به نظر می‌آید بحث ما ناقص باشد که این نکات را به عنوان تنبیهات این بحث عرض می‌کنیم....
6/11/99/ بحث امروز ما که می‌خواهیم به عنوان تنبیه سوم مطرح کنیم، درباره فرمایشات مرحوم آقای نائینی است. ایشان هم در بحث برائت در ذیل بحث قبح عقاب بلا بیان و هم در دلیل انسداد این مسئله آتِی را طرح کرده است چنان‌چه مرحوم شیخ انصاری نیز هم در دو بحث انسداد و برائت، بحث دفع ضرر محتمل را مطرح کرده است./در بحث انسداد، وقتی حکم عقل به وجوب دفع را بررسی می‌کنند، موضوع آن را ظن به ضرر فرض کرده‌انـد نه احتمال ضرر و...
7/11/99/ بحث ما در فرمایش محقق نائینی در بحث دفع ضرر محتمل بود که ایشان خودشان در بحث برائت ارجاع دادند به بحث دفع ضرر مظنون در انسداد. گرچه برخی از بحث‌ها همانطور که عرض کردیم در ظن به ضرر با احتمال ضرر فرق می‌کند، ولی بسیاری از آن‌ها مشترک است. لذا خود ایشان ارجاع دادند به بحث انسداد./در جلسات گذشته فرمایش شیخ انصاری را تقریر کردیم و ملخص آن این بود که ضرری که موضوع حکم عقل است به وجوب دفع ضرر دنیوی، ضرر...
12/11/99/ اما بحث ما در ادامۀ بحث دفع ضرر محتمل بود که قبل از نسبت‌سنجی بین قبح عقاب بلا بیان و دفع ضرر محتمل ما فرمایش مرحوم نائینی را طرح کردیم. ایشان یک بحثی خودشان دارند که اجمالش را عرض خواهیم کرد و یک بحثی با مرحوم شیخ انصاری دارند. ایشان فرمایش شیخ انصاری را نقل فرمودند و سه اشکال بر فرمایش ایشان وارد کردند که جلسۀ گذشته این اشکالات را عرض کردیم و پاسخ آنها را نیز گفتیم. دو اشکال از اشکالات ایشان را ...
13/11/99/ بحث ما در وجوب دفع ضرر محتمل دنیوی بود، در فرمایش مرحوم شیخ انصاری و ایرادی که مرحوم نائینی به ایشان وارد کردند. عمدۀ بحث قبلاً گذشته است و این تتمه برای این است که آیا احتمال تکلیف موجب احتمال ضرر می‌شود؟ و این احتمال ضرر این چنینی موضوع حکم عقل به دفع ضرر محتمل دنیوی هست یا نه؟./مرحوم نائینی در ذیل اشکال سومشان بر مرحوم شیخ فرمودند که کلمات شیخ با هم جمع نمی‌شود. فرمودند که در بحث برائت مرحوم شی...

1 2 بازگشت به درس