سال (1401)
استاد آملی لاریجانی
استاد آملی لاریجانی
جهت مشاهده تقریر روی نام جلسه بزنید
01/12/1401/ بحث در استصحاب عدم حکم بود به معنای استصحاب عدم جعل. این استصحاب یا به نحو عدم ازلی است که بگوییم جعل احکام مسبوق به عدم است و زمانی جعل نشده بودند و عدم جعل را استصحاب کنیم؛ و یا به نحو نعتی به لحاظ اینکه در اول شریعت اینها تدریجی جعل شدند بر حسب فرمایش مرحوم آقای خویی، و ما آن عدمی که مسلما در اول تشریع بوده است را استصحاب کنیم. به هر حال، مقصود اینست که استصحاب عدم جعل کنیم....
| ||
06/12/1401/ بحث در جریان یا عدم جریان استصحاب عدم جعل بود. یکی از وجوه جریان استصحاب برای اثبات برائت، استصحاب عدم جعل است. بر این استصحاب اشکالات متعددی وارد کردهاند. یکی از مهمترین اشکالات، اشکال مرحوم محقق نائینی است. ایشان میفرماید استصحاب عدم جعل بیاثر است، زیرا اثر بر مجعول مترتب است. اگر بخواهیم به خود استصحاب عدم جعل اکتفا کنیم، بیاثر است؛ و اگر بخواهیم با آن عدم مجعول را اثبات کنیم، اصل مثبت میش...
| ||
07/12/1401/ بحث در استصحاب عدم جعل بود. این بحث بخاطر شبههای قوی که مرحوم محقق نائینی مطرح کرد، به طول انجامید. شبهه این بود خود استصحاب عدم جعل فایدهای ندارد، چون انشاء فی حد ذاته بیاثر است و اثر برای مجعول است؛ و اگر بخواهید با استصحاب عدم جعل، عدم مجعول را ثابت کنید، مثبت میشود....
| ||
08/12/1401/ بحث در اشکالی بود که مرحوم نائینی به استصحاب عدم جعل وارد کرده بود. مسأله این بود که آیا استصحاب عدم جعل مشکلی به لحاظ اثر یا مثبتیت دارد یا خیر، که بحث آن گذشت و به نظر ما اشکالی از این جهت نیست./در ضمن این بحث، بحثی حاشیهای هم مطرح شد. البته کسانی که این بحث را طرح کردند، در متن طرح کردند ولی عرض کردیم که این بحثی حاشیهای است و نیازی به طرح آن نیست که آیا اعتبار و معتبر متحد بالذاتاند و متغای...
| ||
13/12/1401/ بحث در اشکال سومی بود که به استصحاب عدم جعل حرمت وارد کرده بودند که این استصحاب همیشه معارض است با استصحاب عدم اباحه. بنا بر اینکه کل واقعة لا یخلو عن الاحکام الخمسة، استصحاب عدم جعل حرمت معارض است با استصحاب عدم جعل اباحه. در بحث ما فرض بر اینست که علم اجمالی داریم امر دائر است بین حرمت و اباحه. در فعلی مانند شرب تتن شک داریم که حرام است یا مباح. استصحاب عدم جعل حرمت که بناست جای برائت را بگیرد، ...
| ||
14/12/1401/ یک صورت دیگری برای استصحاب وجود دارد و آن استصحاب عدم مجعول در موارد خاص است. برای مثال اگر شک کنیم نماز جمعه واجب است یا خیر، میگوییم اگر نماز جمعه واجب باشد، مشروط به زوال است. البته صلاة اینطور است و در خطبهها بحث است. آنگاه، عدم وجوب صلاة جمعه قبل زوال را برای بعد از زوال استصحاب کنیم، مثل استصحاب عدم تکلیف ثابت در حال صغر برای حالت کبر است. منتها آنجا اشکالاتی بود و همینطور در استصحاب عدم ج...
| ||
15/12/1401/ قبل از ورود به ادله احتیاط، بحث اجماع بر برائت باقی مانده است. بحث عقل را قبلا به تفصیل مطرح کردیم، ولی بحث اجماع باقی ماند. معمولا اهمیتی برای بحث اجماع بر برائت قائل نمیشوند، عمدتا به این دلیل که اجماع در اینجا یا محتمل المدرکیة است و یا مقطوع المدرکیة. با وجود تمسک به روایات برائت، و آیات مربوط به برائت که قبلا بحث کردیم و نیز قبح عقاب بلا بیان، فتوای به برائت مدرک پیدا میکند. فتوای برائت در ...
| ||
20/12/1401/ آخرین دلیلی که در بحث برائت مطرح شد، بحث اجماع بود. عرض شد که اکثر اصولیین متاخر اعتنایی به دلیل اجماع نکردند./مرحوم شیخ چند بیان برای اجماع داشت. ایشان در مورد اجماع محصل کلماتی را نقل کرد از کافی و شیخ صدوق و سید مرتضی و صاحب غنیه و شیخ طوسی و محقق و دیگران. در این اجماع محصل اشکال کردهاند که مدرکی است. این اشکال تقریبا ساری و جاری در کلمات است که نسبت به حجیت اجماع در این مسأله اشکال کردهاند....
| ||
21/12/1401/ برای احتیاط، معمولا به دو دسته از آیات شریفه تمسک میکنند: یک دسته، منع از عمل به غیر علم است که «لا تقف ما لیس لک به علم»، از این باب که قول به ترخیص، قول بلا علم است و قولی است که لم یأذن به الشارع و لم یثبت اذن الشارع به. این هم مانند عمل بلا علم است و ممنوع شده است. دسته دوم، آیاتی است که به نحوی از آنها احتیاط فهمیده میشود مثل «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ»، یا «اتَّقُوا اللَّهَ حَق...
| ||
10/02/1402/ بحث ما قبل از تعطیلات در روایات احتیاط بود. بحث احتیاط را شروع کردیم. قائلان به احتیاط ادلهای را مطرح میکنند از آیات و روایات و سپس وجه عقلی که تقریبهایی از باب علم اجمالی و غیره دارد که بحث آنها خواهد آمد. درباره آیات مورد استدلال، ملاحظه کردیم که این آیات دلالتی بر احتیاط ندارد. مانند بحث «لا تقف ما لیس لک به علم»[5] و امثال آن؛ زیرا مدعای اصولیهایی که قائل به برائت هستند، این نیست که بدون ...
| ||
11/02/1402/ بحث در روایاتی بود که عمدتا در باب دوازدهم از ابواب صفات قاضی در وسائل نقل شده است و برخی از آنها هم در باب نهم نقل شده است. مجموع اینها روایاتی است که به آنها برای دلالت بر احتیاط در شبهه حکمیه تحریمیه استدلال شده است. عرض شد که شهید صدر قبل از ورود به بحث اصلی که پرداختن به سه طایفه از روایات است، هشت نکته را طرح میکند تا در نتیجه بیشتر این روایات را از بحث برائت و احتیاط خارج کند. به نظر بن...
| ||
16/02/1402/ بحث در روایات احتیاط بود و در دو جلسه گذشته، نکات هشتگانهای را که شهید صدر درباره اکثر روایات باب احتیاط فرمود، بررسی کردیم. این نکات، علی الظاهر نکات درستی است برای اینکه اثبات کند بسیاری از روایات درج شده در باب وجوب احتیاط، دلالتی بر وجوب احتیاط در مورد بحث ما که شبهه حکمیه تحریمیه است، ندارند....
| ||
17/02/1402/ بحث در اشکالی بود که مرحوم شیخ اعلی الله مقامه و مرحوم آخوند در کفایه، در مقام استدلال به اخبار وقوف مطرح کردند. در پاسخ به استدلال به اخبار وقوف که «الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات»، چنین پاسخ داده شده بود که به این عبارات نمیتوان استدلال کرد، زیرا امر به وقوف معلل به وقوع در هلکه است، یعنی باید در مرتبه سابق هلکه و عقابی تصویر شود تا امر به وقوف یا امر احتیاطی داشته باشیم....
| ||
18/02/1402/ بحث در احتیاط، در روایات وقوف عند الشبهات بود و اشکالی که به تمسک به این روایات شده بود. اشکال شده بود که این روایات به حسب تعلیل مذکور در آنها که «فإن الوقوف فی الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات»، در جایی صدق میکند و وقوف لازم است که در مرتبه سابق یک بیان واصلی که مصحح عقاب یا هلکه باشد، وجود داشته باشد....
| ||
23/02/1402/ بحث در فرمایش محقق عراقی بود در تمسک به خطابات «قف عند الشبهة» برای اثبات شمول آن نسبت به شبهات بدوی و اثبات احتیاط در شبهات بدوی. محقق عراقی بیان دقیقی مطرح کرد و بحث را در مقام اثبات و اخذ به اطلاق «قف عند الشبهة» نسبت به شبهات مطرح نمود. فرمود که اخذ اطلاق نسبت به شبهه، «دور» است، زیرا اخذ اطلاق نسبت به «الشبهة» متوقف به اینست که در اینجا قبح عقاب بلا بیان جاری نباشد، یعنی بیان واصل داشته باشیم...
| ||
24/02/1402/ بحث در روایات وقوف بود که آیا از این روایات استفاده احتیاط میشود آنطور که اخباریین یا قائلان به احتیاط ادعا کردهاند، یا دلالتی بر احتیاط ندارد. تحریر بیان محقق عراقی را ملاحظه کردیم که از راه اثبات آمده و در ناحیه اطلاق «الشبهة»، «دور» درست کرده بود. اشکالات شهید صدر هم بررسی شد. به نظر میرسد فرمایش محقق عراقی تمام است و علی الظاهر «دور» در اخذ اطلاق از «الشبهة» درست است. نکته مهم اینست که ما د...
| ||
25/02/1402/ بحث در فرمایشات شهید صدر در تحلیل اخبار وقوف بود. اخبار وقوف از روایات مورد استدلال اخباریین برای استفاده احتیاط است. ملاحظه کردیم که اشکالاتی به این برداشت از روایات وارد شده است، هم در مقام ثبوت که نمیشود امر به احتیاط معلل باشد به اینکه «فإن الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات»، و هم در مقام اثبات که طریق استدلال محقق عراقی بود و اشکال کرده بود. عرض شد که شاید بشود اشکال ثبوتی را با ...
| ||
30/02/1402/ بحث در روایات وقوف و دلالت آنها بر احتیاط بود. اشکالات محققین بر استدلال به این روایات برای احتیاط، تمام شد. شهید صدر، بعد از آنکه به اشکالات محققین پاسخ گفتند، خودشان اشکالات دیگری به استدلال به این روایت مطرح کردند. در نهایت، ایشان نپذیرفت که دلالت این روایات بر احتیاط دوری باشد یا بخاطر تعلیل ذیل («فإن الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات») چونکه در مرتبه سابق، فرض هلکه و عقاب شده، ام...
| ||
31/02/1402/ بحث ما در روایات وقوف به اینجا منتهی شد که استدلالی که اخباریین به روایات وقوف برای احتیاط میکنند، اشکال دارد برای دلالت بر وجوب احتیاط از جهت اثبات آن که شمول اطلاق «قف» یا «قفوا عند الشبهه» نسبت به کل شبهه باشد و بیانات شهید صدر در رد این اشکالات و تصحیح استفاده از این حیث هم قابل پذیرش نبود./بنابراین تا اینجا معتقدیم که دلالت این روایات بر وجوب احتیاط صحیح نیست....
| ||
01/03/1402/ بحث ما در روایات وقوف تمام شد. روشن شد که با تقریرها و تحریرهای مختلف، استدلال به این روایات برای اثبات احتیاط در شبهه حکمیه بدویه، صحیح نیست و استدلالها وافی به مقصود نیست. نکات مختلفی در طی بحثها بود و در ذهنم بود که متعرض این نکات بشویم از جمله برخی اشکالاتی که به استدلال به روایات وقوف شده است و مرحوم شیخ اعلی الله مقامه در رسائل آورده است، لکن بحث به طول انجامید و خود دوستان به آنها مراجعه...
| ||
06/03/1402/ بحث در روایات احتیاطی بود که لسان آنها امر به اخذ به احتیاط است. جلسه گذشته صحیحه عبدالرحمن را بررسی کردیم که دو شخص در حال احرام، صیدی میکنند و شک میکنند که کفاره بر هر دو مجموعا ثابت است و یا هر کدام موظف است که کفارهای تام بدهد. آنجا سائل از امام سوال میکند که اگر چنین حادثهای رخ داد، تکلیف چیست. امام فرمود در مثل این اخذ به احتیاط کنید تا اینکه تسألوا و تعلموا....
| ||
07/03/1402/ در جلسه گذشته برخی از اشکالاتی که بر مرحوم شیخ وارد کردهاند در بیانی که ایشان در رد استدلال به صحیحه عبدالرحمن بن حجاج داشت، مورد بحث واقع شد. مرحوم شیخ تقریبا سه اشکال به کیفیت استدلال اخباریین به صحیحه عبدالرحمن وارد کرده بود. آیت الله وحید حفظه الله در تقریراتشان هر سه اشکال را جواب میدهد و نهایتا میفرماید این روایت دلالت بر احتیاط در شبهه تحریمیه میکند....
| ||
08/03/1402/ از جمله روایاتی که برای احتیاط تمسک کرده اند موثقه عبد الله بن وضاح است که مرحوم شیخ دومین روایتی است که در اینجا ذکر میکند و میفرماید که علی الاقوی موثقه است. متن اینست://قال: کتبت إلى العبد الصالح: یتوارى القرص ویقبل اللیل ویزید اللیل ارتفاعا وتستتر عنا الشمس وترتفع فوق الجبل حمرة ویؤذن عندنا المؤذنون، فأصلی حینئذ وأفطر إن کنت صائما، أو أنتظر حتى تذهب الحمرة التی فوق الجبل؟ فکتب (علیه السلام) ...
| ||
20/03/1402/ بحث ما در استدلال به روایت عبدالله بن وضّاح بود برای احتیاط. بحث سندی این روایت گذشت و تقریب استدلال نیز در کلام مرحوم شیخ اعلی الله مقامه گذشت. منتها فرمایش ایشان از جهات مختلفی محل بحث قرار گرفته است. قبل از اینکه به آنها بپردازیم، به فرمایش مرحوم شیخ اعلی الله مقامه اشاره کنم....
| ||
21/03/1402/ بحث در روایت عبدالله بن وضاح بود در دلالت بر احتیاط. تقریب استدلالی را که مرحوم شیخ فرمود، ملاحظه کردیم. محصل اشکال مرحوم شیخ این شد که ظاهر روایت در مقام شبهه موضوعیه است و گویا سائل میپرسد که آیا قرص خورشید که مستتر میشود، همان حدی است که موضوع حکم است یا خیر. در واقع میداند استتار قرص موضوع افطار و صلاة مغرب است، ولی نمیداند این وضعی که الان وجود دارد که حمره بالای کوه است و در عین حال اقبا...
| ||
22/03/1402/ بحث در اینکه آیا روایت عبدالله بن وضاح دلالت بر احتیاط در شبهات تحریمیه میکند یا خیر، تمام شد. عرض شد که برخی اشکالات دیگر هم وجود دارد که از آنها غمض عین میکنیم تا اینکه بتوانیم روایات تثلیث را هم بحث کنیم. ماحصل بحث در روایت عبدالله بن وضاح این شد که ظاهر روایت، همانطور که مرحوم شیخ فرمود، مربوط است به شبهه موضوعیه آن هم در شک در مکلف به که مقتضای استصحاب یا اشتغال، احتیاط است و لذا ربطی به ب...
| ||